در شرایطی که جهان با نااطمینانیهای سیاسی و بینالمللی مواجه است، اقتصاد کشورها به ویژه اقتصاد ایران، تحت تأثیر این تحولات قرار گرفته است. نرخ ارز به عنوان یکی از شاخصهای کلان اقتصادی، به شدت تحت تأثیر این نااطمینانیها و تحریمهای بینالمللی قرار دارد. در چنین شرایطی، بانک مرکزی به عنوان نهاد مسئول در مدیریت بازار ارز و سیاستهای پولی، نقش محوری در ثبات اقتصادی ایفا میکند. عملکرد بانک مرکزی در کنترل نرخ ارز و مدیریت نقدینگی، همواره مورد بحث و تحلیل کارشناسان اقتصادی بوده است. در گفتوگو با معصومه آقاپورعلیشاهی، مشاور رئیسجمهور در امور همکاریهای اقتصادی، به بررسی اقدامات بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز، تأثیر راهاندازی مرکز مبادله ارز، دیپلماسی ارزی، وابستگی نظام تأمین مالی به بانکها و راهکارهای بازگرداندن اعتماد به بورس خواهیم پرداختیم. وی در این گفتوگو هماهنگی بین دولت و بانک مرکزی را به عنوان یکی از عوامل کلیدی در موفقیت سیاستهای اقتصادی مورد توجه قرار داده است. مشروح گفتوگو را در ادامه بخوانید.
ارزیابی شما از عملکرد بانک مرکزی در کنترل و مدیریت بازار ارز چیست؟
یکی از شرایط دشواری که جهان در حال حاضر با آن مواجه است، نااطمینانیهای سیاسی و بینالمللی است که تأثیر آن به طور مستقیم بر اقتصاد کشورها، از جمله ایران، قابل مشاهده است. در کشور ما، این تأثیرات به ویژه در نرخ ارز به وضوح نمایان میشود. البته این موضوع تنها مختص ایران نیست. تحولات سیاسی، نااطمینانیها و چالشهای جهانی بر اقتصاد تمام کشورها تأثیرگذار است. با این حال، در مورد ایران، این تأثیرات به دلیل وجود تحریمهای بینالمللی و چالشهای زیرساختی داخلی، شدیدتر است. علاوه بر این، ناترازیهای اقتصادی و تصویب قوانین و مقرراتی که گاه به صورت شتابزده وضع میشوند، نیز بر این شرایط دامن میزنند. ترکیب این عوامل باعث ایجاد نوسانات در نرخ ارز میشود که هم برای مسئولان و هم برای مردم ناخوشایند و دردسرساز است.
ما باید این واقعیت را بپذیریم که با محدودیتهایی در دسترسی به منابع، به ویژه در شرایط تحریمها، مواجه هستیم. دستیابی به منابع در چنین شرایطی، فرآیندی دشوار و پُرهزینه است، چرا که دور زدن تحریمها خود هزینههای سنگینی را به کشور تحمیل میکند. از سوی دیگر، پایین بودن سطح توسعه زیرساختهای کشور نیز بر این مشکلات میافزاید. با این حال، بانک مرکزی در یک سال گذشته تلاش کرده تا در مواجهه با تنشهای بینالمللی، اقتصاد ایران را سرپا نگه دارد و بازارهای پولی کشور را مدیریت کند. ما از این تلاشها قدردانی میکنیم، اما باید اذعان داشت که انتظارات مردم فراتر از این اقدامات است. امیدواریم با دستیابی به ثبات اقتصادی، کاهش تحریمها و تقویت اتحاد بین ملت و دولت، شاهد شکوفایی و ثبات بیشتر در اقتصاد کشور باشیم.
یکی از مهمترین اقداماتی که بانک مرکزی انجام داد، راهاندازی مرکز مبادله بود که اخیراً بازار ارز تجاری نیز در این مرکز ایجاد شده است. این اقدام چه تأثیری بر وضعیت بازار ارز خواهد داشت؟
در ابتدا باید تبریک گفت که این اقدام شجاعانه را در شرایط دشوار اقتصادی کشور عملی کردند. پیش از این، در بخش ارزهای نیمایی، دستوری و سایر انواع ارزها، شرایط بسیار پیچیده و نامتعادلی حاکم بود که باعث ایجاد تلاطمهای گسترده در بازار میشد. این وضعیت ریسکها را به شدت افزایش میداد و یارانههایی که در قالب ارز پرداخت میشد، به طور مستقیم به سفره مردم نمیرسید. با راهاندازی بازار ارز تجاری، دلالان و واسطهها از چرخه بازار حذف شدند. البته هر اقدام اصلاحی ممکن است در ابتدا با دشواریهایی همراه باشد و این موضوع در مورد ارز تجاری نیز صادق است. در برخی موارد شاهد افزایش قیمتها بودیم، اما خوشبختانه بازار به تدریج به تعادل نزدیک میشود و نوسانات شدید قیمتی به حداقل رسیده است. راهاندازی بازار تجاری میتواند نقش بسیار مؤثری در ایجاد ثبات اقتصادی ایفا کند و در آینده نیز امکان تسهیل مبادلات با بانکهای جهانی را فراهم خواهد کرد.
در طول پنج ماه گذشته، از زمان تشکیل دولت چهاردهم، دو گام اساسی برداشته شده است. گام اول، معرفی ارز تجاری بود که به رفع موانع و حذف دلالها از چرخه بازار ارز کمک کرد. گام دوم، که با هدف ایجاد ثبات اقتصادی و رشد تولید ناخالص داخلی(GDP) برداشته شد، حرکت به سمت تکنرخی کردن ارز است. این اقدام میتواند زمینه را برای ایجاد رقابت سالم در بخش تجارت و بازرگانی فراهم کند و به شکلگیری یک بازار رقابتی آزاد به معنای واقعی در ایران بیانجامد. با حذف انحصار و تکنرخی شدن ارز، اقتصاد ایران به سمت رشد واقعی و پایدار حرکت خواهد کرد.
دیپلماسی ارزی بانک مرکزی را چگونه ارزیابی میکنید و چه تأثیری در تسهیل روند تجار و بازرگانان داشته است؟
در ابتدا باید از همه مسئولان کشور تشکر کنیم که در این شرایط بحرانی، تلاش میکنند تا هم امنیت جامعه و هم امنیت اقتصادی را برای مردم ایران حفظ کنند. در مورد اقدامات انجامشده در حوزه دیپلماسی ارزی، باید گفت این اقدامات بسیار مثبت و قابل تقدیر هستند. با توجه به محدودیتهای شدیدی که در ارتباط با بانکهای جهانی و بازارهای بینالمللی داریم، این تلاشها نقش مؤثری در بهبود شرایط ایفا میکنند. البته شرایط ما عادی نیست و نمیتوان گفت همه چیز ایدهآل است، اما با توجه به چالشهای بینالمللی و محدودیتهای بانکی، این اقدامات بسیار مؤثر بودهاند و امیدواریم توسعه بیشتری پیدا کنند. به عنوان مثال، در سفر اخیر به مسکو، یکی از موضوعات اصلی مذاکرات، ایجاد شعب بانکهای روسی در ایران بود. چنین اقداماتی میتوانند تجارت را تسهیل کنند، حجم مبادلات را افزایش دهند، به رونق صادرات کمک کنند و در نهایت، نرخ تبدیل ارز برای کالاهای اساسی را کاهش دهند. امیدواریم با توسعه این همکاریها، بتوانیم روابط مشابهی با کشورهای همسایه نیز برقرار کنیم. توسعه زیرساختهای بانکی برای تحقق این اهداف ضروری است و این اقدامات در شرایط فعلی بهترین گزینه محسوب میشوند.
طبق اظهارات اخیر مقامات پولی کشور، بیش از ۹۰ درصد نظام تأمین مالی ایران بانکمحور است و وابستگی شدیدی به نظام بانکی وجود دارد. این وضعیت چه آسیبهایی میتواند به اقتصاد کشور وارد کند و چه راهکارهایی برای کاهش این وابستگی و بهبود شرایط وجود دارد؟
ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که هدف از تأمین مالی چیست؟ تأمین مالی برای رشد و شکوفایی فرصتهای تجاری، بازرگانی و تولیدی ضروری است. اما سوال اصلی این است که چگونه میتوان این فرصتها را به طور مؤثر فراهم کرد؟ یکی از چالشهای اساسی این است که آیا در شرایط نوسانات اقتصادی، تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی توانستهاند از مسیرهای میانمدت و بلندمدت برای تأمین مالی استفاده کنند؟ متأسفانه نوسانات نرخ ارز، تورم و بیثباتیهای اقتصادی باعث شده که نیازهای مالی تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی عمدتاً به سمت بانکها هدایت شود. دلیل این امر نیز سرعت و سهولت دسترسی به منابع بانکی است، چرا که فعالان اقتصادی ترجیح میدهند در کوتاهترین زمان ممکن به منابع دسترسی داشته باشند تا بازدهی سرمایهگذاریشان از نوسانات اقتصادی پیشی بگیرد. برای کاهش این وابستگی، باید به سمت توسعه بازار سرمایه حرکت کنیم. بازار سرمایه نیازمند سرمایهگذاری بلندمدت است و ابزارهای متنوعی مانند افزایش سرمایه شرکتها، عرضه اولیهها، شرکتهای پروژهمحور و انتشار اوراق بدهی در اختیار دارد. برای تقویت این بازار، باید ابزارهای موجود را فعالتر کنیم، پیچیدگیهای قوانین را کاهش دهیم، شفافیت را افزایش دهیم و بروکراسی را به حداقل برسانیم. در برنامه پنجساله هفتم نیز به این موضوع توجه ویژهای شده است.
با این حال، بازار سرمایه نیازمند ثبات و پویایی است. اگر بتوانیم ثبات اقتصادی را ایجاد کنیم، نوسانات ارزی و تورم را کنترل نماییم و بازدهی سرمایهگذاری را افزایش دهیم، گام بزرگی در این مسیر برداشتهایم. در گام بعدی، باید بازار سرمایه را به گونهای توسعه دهیم که هم عمق داشته باشد و هم پویا باشد. با فراهمکردن این شرایط، بازرگانان، تجار و تولیدکنندگان به طور طبیعی به سمت بازار سرمایه هدایت خواهند شد.
دولت و بانک مرکزی چه راهکارهایی میتوانند ارائه دهند تا اعتماد از دسترفته مردم به بورس بازگردد و سرمایههای افراد به جای فعالیتهای سفتهبازانه یا نگهداری دلار در منازل، به سمت بورس هدایت شود؟
برای بازگرداندن اعتماد مردم به بورس، باید ریسکهای بازار سرمایه را به حداقل برسانیم. این ریسکها به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشوند. در بخش ریسکهای داخلی، اقداماتی مانند اصلاح قوانین و مقررات، افزایش شفافیت عملکرد شرکتهای بورسی و شفافیت در گزارشدهی مالی میتواند به بهبود شرایط کمک کند. این اقدامات باعث میشود مردم اطمینان بیشتری به بازار سرمایه پیدا کنند. اما در مورد ریسکهای خارجی، مانند تحریمها، نااطمینانیهای بینالمللی، ریسکهای سیاسی و بحرانهای جهانی، این عوامل خارج از کنترل بازار سرمایه هستند. در چنین شرایطی، مردم به دنبال نقدشوندگی سریع هستند و این موضوع باعث کاهش رونق بازار سرمایه میشود. با این حال، انتظار ما این است که با ایجاد ثبات نسبی در اقتصاد و افزایش اعتماد مردم، بتوانیم سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و میانمدت را رونق بخشیم. برای تحقق این هدف، باید از ابزارهای متنوع بازار سرمایه بیشتر استفاده کنیم. به عنوان مثال، میتوانیم بورس ایده و بورسهای پروژهمحور را توسعه دهیم، به شرکتهای کوچک و متوسط بیشتر توجه کنیم و با درجهبندی شرکتها، شرایطی فراهم کنیم که شرکتهای کوچک با اطمینان نسبی وارد بازار سرمایه شوند. این اقدامات به عمقبخشی بازار سرمایه کمک میکند. یکی دیگر از راهکارهای کلیدی، جذب سرمایهگذاری خارجی است. با فراهمکردن پلتفرمهای مناسب و اصلاح قوانین و مقررات، میتوانیم شرایطی ایجاد کنیم که سرمایهگذاران خارجی به راحتی وارد بازار سرمایه ایران شوند. این موضوع میتواند خبر خوبی برای رونق بازار سرمایه باشد و با کنترل نظاممند این فرآیند، شاهد رشد و پویایی بیشتر در این بازار خواهیم بود. در مجموع، باید بورس را مانند دریایی ببینیم که پس از طوفان، آرامش آن هم فرا میرسد و اگر صبور باشیم، آرامش دوباره بازخواهد گشت. تصمیمات باید با آگاهی و دقت گرفته شوند و به یاد داشته باشیم که هر بحرانی موقتی و گذراست. با این نگاه، میتوانیم منتظر شکوفایی دوباره اقتصاد ایران باشیم.
یکی از مسائلی که در دورههای گذشته مطرح بود، عدم هماهنگی بین دولت و بانک مرکزی محسوب میشد و شاهد بودیم که برخی سیاستها به صورت متناقض اجرا میشدند. اما اکنون به نظر میرسد هماهنگی خوبی بین دولت و بانک مرکزی برقرار شده است. تا چه اندازه به تداوم این هماهنگی خوشبین هستید؟
شعار دولت چهاردهم، وفاق و عدالت است. من بارها شاهد بودهام که آقای دکتر پزشکیان، رئیسجمهور، شخصاً ریاست جلسات هماهنگی بین دولت و بانک مرکزی را بر عهده میگیرند. خوشبختانه با تدبیری که در این جلسات به کار گرفته شده، سیاستهای پولی و مالی تقریباً در یک راستا پیش میروند. این هماهنگی میتواند نویدبخش نتایج مثبت و درخشانتری برای اقتصاد کشور باشد و امیدواریم شاهد تحقق این دستاوردها تا سال ۱۴۰۴ باشیم.
نظر شما