حذف بانک آینده از شبکه بانکی، برداشتن سنگ بزرگ از مسیر اصلاح نظام بانکی بود که بالاخره در نخستین روز آبان سالجاری رقم خورد. اهمیت حذف بانک آینده از نظام مالی کشور، زمانی مشخص میشود که سهم این بانک از کل ناترازی و اضافه برداشت شبکه بانکی مشخص شود. طبق اعلام مقامات بانک مرکزی، بیش از ۴۰ درصد ناترازی و اضافه برداشت کل شبکه بانکی، متعلق به بانک آینده بوده است. این ارقام به وضوح، نقش اصلی این بانک در بحران ناترازی نظام بانکی کشور را نشان میدهد. با درک ابعاد بحران بانک آینده، میتوان اهمیت حذف این نهاد از نظام پولی و مالی کشور را دریافت. حذف آینده از نظام بانکی، به معنای کنار رفتن ناترازترین عضو شبکه بانکی است. با تکمیل فرآیند حل و فصل بانک آینده، بزرگترین بخش از مسئله ساماندهی ناترازی نظام بانکی برطرف میشود و عملا راه برای رسیدن شبکه بانکی به استانداردهای قانونی مدنظر سیاستگذار، از جمله کفایت سرمایه ۸ درصدی باز میشود.
برنامه بانک مرکزی برای اصلاح نظام بانکی، البته محدود به حذف بانک آینده نبوده و طبق اعلام مقامات بانک مرکزی، چند بانک دیگر شامل بانکهای سرمایه، دی، سپه، ایران زمین و موسسه ملل هم تحت نظارت و مشمول برنامه اصلاحی سیاستگذار هستند. همچنین سال گذشته دو بانک پارسیان و شهر که سالها جزو بانکهای ناتراز بودند، با فروش داراییها در زمره بانکهای تراز قرار گرفتند. این موارد نشان میدهد که بانک مرکزی به طور همزمان، در حال کار بر روی بانکهای ناتراز، به منظور رساندن آنها به استانداردهای قانونی و در صورت ناممکن بودن اصلاح، حذف آنان از شبکه بانکی همچون بانک آینده است. با این حال اکنون و پس از حذف بانک آینده، سیاستگذار میتواند با تمرکز بیشتری به رفع ناترازی سایر بانکها و اصلاح کلی نظام بانکی بپردازد.
نکته بسیار حیاتی و کلیدی در این مسیر اما، لزوم حمایت همهجانبه دیگر نهادهای حاکمیت است. یکی از مهمترین عواملی که به تداوم تخلفات بانک آینده پایان داد، همراهی حاکمیت از بانک مرکزی برای حذف این بانک از شبکه بانکی و پایان دادن به فعالیت این موتور تولید ناترازی بود. بر همین اساس، همانطور که همراهی حاکمیت با بانک مرکزی باعث پایان مسئله بانک آینده شد، تداوم این همراهی میتواند تضمین کننده حل و فصل هرچه سریعتر باقی مانده مسائل شبکه بانکی باشد.
نظر شما