پرداختن به مفاهیم نوظهور، بسترساز و تاثیرگذار بر آینده مناسبات داخلی و خارجی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها، امری اجتنابناپذیر و الزامی است که در این بین، تامل و تدبر ویژه بر مباحث مالی و اقتصادی جهان شمول و فراگیر که یا جرقههای ناپیدای آن در حال شکلگیری در اتمسفر اقتصاد داخلی کشورها است و یا در آیندهای نزدیک و پیشبینی نشده، بهزودی بر تمام ارکان، سازوکارها و مکانیزمهای یک حاکمیت سیاسی و اقتصادی سایه خواهد افکند، یک گزاره غیرقابل چشمپوشی و اصل و قانونی نانوشته، اما پذیرفته شده از سوی حکمرانان و دولتهای جهانی است. در پرونده جدید پژوهشی با عنوان "ردپای رسانههای اجتماعی در آینده اقتصاد جهان" سعی بر آن داریم تا با کنکاش در پژوهشهای علمی و معتبر به چاپ رسیده و مطالعه گزارشهای تحلیلی نهادهای معتبر تحقیقاتی در زمینه اقتصاد اطلاعات و نظامهای مالی داده محور، نحوه، میزان و چگونگی اثر رسانهها و شبکههای اجتماعی بر شکلگیری انتظارات اقتصادی شهروندان یککشور و در نهایت، تاثیر بمباران اطلاعاتی شبکههای اجتماعی بر تعیین وضعیت آتی مولفههای کلان مالی و اقتصادی کشورهای مختلف جهان را تبیین نماییم.
سرنوشت رژیمهای مالی و اقتصادی دنیا در سیطره نسل جدید رسانههای اجتماعی
در عصر حاضر، اقتصاد بینالملل وارد دوره جدیدی از زیست خود شده و اتمسفر مالی و اقتصادی امروز و آینده جهان، بر مبنای یک اقتصاد مبتنی بر دادهها و اطلاعات شکل گرفته و توسعه خواهد یافت. در حقیقت، از چندی پیش با تغییر در پارادایم فکری، فلسفی و محتوایی جوامع مختلف بشری و حرکت حاکمیتهای سیاسی و اقتصادی کشورها به سوی خلق و توسعه آرمانشهر خود یعنی تشکیل دهکده جهانی به عنوان نمادی از افزایش نرخ تعامل و اشتراکگذاری اطلاعات، عوامل اثرگذار بر تغییر و تحولات مرتبط با مولفههای کلان مالی، اقتصادی، بانکی و ارزی در ممالک مختلف، سرمنشاء جدیدی پیدا کرده و آن چیزی نیست جز شبکههای اجتماعی. به گفته دانشمندان علوم داده و صاحبنظران علم اقتصاد، سازوکارهای مالی و اقتصادی امروز جهان برعمود خیمه داده محوری استوار است و این امر در آیندهای نزدیک، نقش پُررنگ تری در رقم خوردن مناسبات سیاسی و اقتصادی جهان ایفا خواهد کرد.
در این بین، مقوله شبکههای اجتماعی، اثرات به مراتب عمیقتری نسبت به سایر ابزارهای سنتی در زمینه انتقال اطلاعات بر انتشار دادهها، تاثیرگذاری بر رفتار مالی و اقتصادی افراد و تاثیرگذاری بر ثبات یا عدم ثبات مولفههای کلان مالی گذاردهاند. به طوریکه پژوهشهای معتبر انجام گرفته به خوبی نشان میدهد که در برخی موارد و وضعیتها، این شبکههای اجتماعی و تعاملات داده محور در این بستر هستند که به سبب قدرت بمباران رسانهای، در تغییر و تحولات قابل رخداد بر شاخصهایی نظیر نرخ تورم، نرخ بیکاری، نرخ رشد اقتصادی و در حالت کلیتر، در شکلگیری انتظارات شهروندان جامعه جهانی، ایفای نقش میکنند.
یکی از مهمترین تاثیرات در این اتمسفر، اثر رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی بر انتظارات تورمی و نرخ تورم است. در حقیقت، در این بحث، تلاش پژوهشگران و محققین برای پیبردن به این مسئله است که چگونه زندگی داده محور کنونی مردم یک جامعه، با دریافت انبوهی از اخبار، دادهها و اطلاعات میتواند بر افزایش یا کاهش نرخ انتظارات تورمی تاثیر بگذارد. به عبارت دیگر، پژوهشهای متعدد دانشگاهی و تحلیلهای میدانی و عملیاتی انجام شده توسط سازمانها و نهادهای معتبر تحقیقاتی در سراسر جهان سعی را بر آن داشتهاند که دریابند چگونه شبکههای اجتماعی در شکلگیری انتظارات اقتصادی مردم نقش ایفا میکنند و چگونه واکنشهای شهروندان در مواجهه با آمار، اطلاعات و دادههای گوناگون، فراگیر و انبوه مالی و اقتصادی، بر متغیری همچون نرخ تورم یک اقتصاد اثر میگذارد.
از آنجایی که حرکت دومینو وار پُرشتاب و فراگیر جریانسازی اطلاعات و دادهها در سطح جهان با سرعت وصفناپذیر و به طور دقیقتر، با شتاب غیرقابل کنترلی در حال گسترش یافتن است، قطعا تبیین و کنکاش در بررسی چنین گزارههای حیاتی و مهمی در هر اقتصادی، متناسب با اندازه آن اقتصاد و میزان توسعهیافتگی سازوکارها و مکانیزمهای مالی و بانکی و ارزی، نیازمند تشکیل کارگروههای پژوهشی و عملیاتی تخصصی، همگرا، منحصر به فرد و حرفه ای در راستای دستیابی به نتایجی با کمترین تورش و انحراف از حقیقتهای اقتصادی موجود در یک جامعه یا کشور است، اما با اینحال، مطالعه و بررسی آنچه که توسط محققان معتبر بینالمللی با تمرکز بر دادههای قابل استخراج و قابل تحلیل از برآورد واکنشهای قابل مشاهده و اندازهگیری کُنشهای مردم ممالک مختلف پیرامون موضوع اثر رسانههای اجتماعی بر شکلگیری انتظارات اقتصادی به ویژه انتظارات تورمی نیز میتواند رویکردی مفید و موثر برای تحلیلگران اقتصادی کشورهای مختلف جهان نسب به آگاهی در باب چنین مسئله جهان شمولی باشد.
ردپای عمیق آماج اطلاعات و دادهها بر زندگی شهروندان
گسترش روزافزون فناوریهای جدید ارتباطی در سالهای اخیر، تمام جنبههای فرهنگ و حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جوامع بشری را با چالش روبه رو کرده است. فضای مجازی نسل جدیدی از اتمسفر روابط اجتماعی هستند که با اینکه عمر خیلی زیادی ندارند، توانستهاند به خوبی در زندگی مردم جا باز کنند. از اینرو بین جهانی شدن و فضای مجازی، ارتباطی دوسویه برقرار است، چرا که از یکسو می توان جهانی شدن را عامل پدیدآیی فضای مجازی دانسته و فروپاشی مرزهای انسانی را به آن نسبت داد و از سوی دیگر، گسترده بودن ارتباطات مجازی و ماهیت بیمکانی و بیزمانی و فراگیر بودن آن و نیز بارِش فکری نابههنگام آن را عامل شکستن مرزهای سنتی، قبیلهای و یکپارچهسازی ارزشهای انسانی دانست. به اینترتیب، جهان، رفتهرفته از وضعیت دیالوگمآبی و گفتوگو محوری خارج شده و به سوی مونولوگمآبی و تکصدایی پیش رفته است چرا که یکی، همه را مجاب میکند تا گفتمان او را بپذیرند. از همین رو است که شبکههای اجتماعی به عنوان پلتفرمهای تعاملی، نقش مهمی در زندگی روزمره افراد ایفا نموده و به کاربران اجازه میدهند تا اطلاعات، ایدهها و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. این شبکهها از زمان پیدایش خود، بهطور چشمگیری در حال گسترش و تغییر هستند و انواع مختلفی دارند که هر کدام ویژگیها و کاربردهای خاص خود را دارند.
از سوی دیگر، این پلتفرمهای اجتماعی به مثابه ابزاری قدرتمند در اختیار فعالان اقتصادی در اقصی نقاط هستند که به خوبی زمینهساز برقراری ارتباطات موثر در عرصه تجاری و بازرگانی را فراهم کردهاند. برای کسب و کارها عمل میکنند، زیرا به آنها امکان ارتباط مستقیم با مشتریان و معرفی محصولات و خدمات خود را میدهند. به همین دلیل میتوان گفت که شبکههای اجتماعی در قامت یک اهرم اثرگذار فراگیر و یکپارچه در دنیای امروز، نقش مهمی در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مالی، کسبوکاری، ارتباطات اجتماعی و آموزشی ایفا میکنند. با این حال، فناوریهای نوین و رویکردهای مبتنی بر تحرکات نوآورانه، روی دیگری از خود را نیز که میتواند جهان را با چالشها و التهابات و تنشهای عدیده مواجه کنند نیز دارند. در حقیقت، با آنکه یکی از کارکردهای اساسی رسانهها، از جمله شبکههای اجتماعی، اطلاعرسانی از تحولات و وقایعی است که در محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پیرامون دور و نزدیک واقع شدهاند و با آنکه رسالت و هدف متعالی یک شبکه اجتماعی، خلق و توسعه زمینههای ارتقا سطح سرمایه اجتماعی و تسهیل ارتباط بین متخصصان و شهروندان یک جامعه و در نهایت، تبدیل سرمایههای کوچک فردی به سرمایههای کلان اجتماعی، از طریق گذار از دانشافزایی فردی به دانشافزایی جمعی و بهرهبرداری از نگرشهای مبتنی بر دانایی جمعمحور برای حل مسائل و چالش دنیای امروز علم بشری، اما با این حال، پژوهشهای علمی متخصصان حوزه پزشکی، اجتماعی و اقتصادی و گزارش نهادهای معتبر علمی و تحقیقاتی جهان، تیغ بُرنده شبکههای اجتماعی و ردپای عمیق آماج اطلاعات و دادهها بر زندگی شهروندان کشورها را به خوبی به تصویر کشیدهاند. به عنوان نمونه، یکی از جدیدترین تحقیقات معتبر دانشگاهی که در ماه آوریل ۲۰۲۵ منتشر شده حکایت از آن دارد که بر مبنای علم ژنتیک و با توجه به مولفههای علم روانشناسی تکاملی که معتقد است رفتار بشری امروزی تحت تاثیر تجربیات اجداد و گذشتگان خود شکل گرفته است، ما انسانها در هیچ دوره از تاریخ تکامل خود این میزان از دادهها و اطلاعات را دریافت نکردهایم و به همین دلیل، مغز بشر برای دریافت، فهم، درک و نگهداری این حجم وسیع، فورانی، انفجاری از اطلاعات، اخبار و آمارهای موجود، تکامل نیافته است. لذا با ادامه گسترش آماج حملات اطلاعاتی و بمباران خبری و دادهمحور ذهن انسانهای امروزی توسط رسانهها و شبکههای اجتماعی، بشر با نوع جدیدی از بیماریها، ناامنیها و تشدید تنشهای روانی، اجتماعی و اقتصادی مواجه خواهد شد که در صورت عدم چارهاندیشی حکمرانان و دولتهای جهانی، فجایع تاسفبارِ هولناک ناشی از پیشرفت و گسترش وجود شبکههای اجتماعی در جای جای زندگی انسان، نمود پیدا خواهد کرد.
ناتوانی حاکمیتها در مقابله با تبعات منفی شبکههای اجتماعی
با تاملی در برخی پژوهشهای معتبر علمی منتشر شده در حوزه اقتصاد و اطلاعات، بهخوبی میتوان دریافت که به نظر میرسد سرعت توسعه، تحول، تغییرات و پیشروی شبکههای اجتماعی در ابعاد مختلف زندگی بشر، به ویژه در بُعد اقتصادی، ابتکارعمل و مدیریت کارآمد و موثر راهبردی و استراتژیک را از دست سیاستگذاران کلان حاکمیتی در بخشهای اقتصادی، مالی، بانکی، ارزی و پولی در کشورهای کوچک و بزرگ جهان، چه حکمرانان کشورهای پیشرفته، صنعتی و چه حاکمیتهای فعال در کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای نوظهور درآورده و دولتها و مقامات پولی و بانکداران مرکزی آنها، امکان مقابله موثر و کارآمد با اثرات مهلک جریانهای اطلاعاتی و فرآیندهای بمباران خبری و دادهمحور در شبکههای اجتماعی را از دست دادهاند. به اعتقاد اقتصادانان و صاحبنظران مالی و بانکی، قدرت رسانههای اجتماعی و به ویژه شبکههای مجازی در ایجاد ترندهای خبری و رویکردهای به ظاهر دانشمحور، که لایههای پنهان مرموزانه و غیر قابل مشاهدهای مبنی بر اقدامات سودجویانه افراد و نهادهای مخالف دولتها و حاکمیتها را در دل خود جای داده است، در سالهای آتی قطعا نظم نوین اقتصاد جهانی و سازوکارهای بینالمللی را دستخوش تغییرات منفی بعضا غیرقابل جبران خواهد کرد و شاید بتوان گفت در صورت عدم اهتمام ویژه و یکپارچه حاکمیتهای اقتصادی و سیاسی در سراسر جهان برای رویارویی جدی با این جریانهای خزنده، علاوه بر التهابات ایجاد شده در اقتصاد داخلی کشورها، کنترل سازوکارهای منسجم بستر جامع خدمات مالی و بانکداری در سطح بینالملل نیز از دست مدیران جهانی خارج شده و ادامه این روند، موجب بروز پیدرپی تنشهای پاندمیک محور و فراگیرتر از بحران مالی ۲۰۰۸ جهان خواهد شد. شاید به همین دلیل است که در یکی دو سال اخیر، میزان توجه نهادهای حاکمیتی در کشورهای مختلف به مقوله اثر جریانهای اطلاعاتی و خبری شبکههای مجازی بر اقتصاد، افزایش یافته و سیاستگذاران پولی و مالی در کشورهای مختلف با تشکیل نهادها و کارگروههای تخصصی در اینزمینه، ریسکهای آتی ناشی از این فضای مسموم مدیریت نشده را بیش از پیش در زیر ذره بین نظارتی خود قرار دادهاند.
نظر شما