در دو سال گذشته، بانک مرکزی ایران با چالشهای قابل توجهی در مدیریت بازار ارز مواجه بوده است. این نهاد به عنوان مسئول اصلی سیاستهای پولی و ارزی کشور، در شرایطی عمل کرده که بحرانهای منطقهای و تحریمهای اقتصادی، فشارهای زیادی بر منابع ارزی و ثبات اقتصادی کشور وارد کرده است. با توجه به بحرانهای متعددی که در این مدت به وقوع پیوسته، بانک مرکزی ناگزیر بود تا با اتخاذ تدابیر ویژه، نوسانات شدید نرخ ارز را کنترل و از بروز بحرانهای جدی جلوگیری کند. اقدامات بانک مرکزی در این راستا شامل تامین ارز واردات کالاهای اساسی، اجرای سیاستهای تثبیت نرخ ارز و راهاندازی بازار ارز تجاری در مرکز مبادله ارز و طلا بوده است. این سیاستها به ویژه در شرایطی که ریسکهای کشوری و عدم تعادلهای اقتصادی به طور قابل توجهی افزایش یافته، نقش بسزایی در مدیریت نقدینگی و کنترل انتظارات تورمی ایفا کردهاند. با این حال، چالشهای جدی از جمله تأثیرات منفی ناشی از تحریمها که دسترسی به ارز را محدود کرده است، همچنان وجود دارد. در گفتوگو با حجتاله فرزانی، کارشناس مسائل پولی و بانکی، به بررسی عملکرد بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز در دو سال اخیر و چالشهای پیش روی این نهاد خواهیم پرداخت. همچنین، تأثیر سیاستهای اتخاذ شده بر روی ثبات اقتصادی و روند حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز و نحوه تأمین نیازهای ارزی کشور مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
عملکرد بانک مرکزی در دو سال اخیر با توجه به بحرانهای بزرگ منطقه را در بازار ارز چگونه ارزیابی میکنید؟
عملکرد بانک مرکزی در دو سال اخیر به ویژه در مدیریت بازار ارز، قابل توجه بوده است. به خصوص در یک سال اخیر، کشور با نزدیک به ۱۳ بحران اساسی مواجه بوده که افزایش تنشها در منطقه و افزایش ریسک کشوری را به همراه داشته است. این ریسکها میتوانستند منجر به شوکهای شدید و نوسانات قابل توجهی در نرخ ارز شوند، اما با تدابیر و مدیریت بانک مرکزی، تا حد زیادی از بروز این بحرانها جلوگیری شد و نرخ ارز به طور نسبی مدیریت شد. شرایط اقتصادی کشور ما پیچیده است، به ویژه به دلیل تحریمهای ظالمانه که دسترسی به منابع ارزی را محدود کرده است. این تحریمها منجر به ایجاد عدم تعادلهای زیادی در اقتصاد شده و مدیریت ارز را در بازار دشوار میسازد. از سوی دیگر، موقعیت جغرافیایی ما در خاورمیانه و وقوع تنشها و جنگها در این منطقه، ریسک کشوری ما را افزایش میدهد. در چنین شرایطی، مدیریت بازار ارز به ویژه در مقایسه با اقتصادهای پیشرفته که سیستمهای اقتصادی منسجمتری دارند، به مراتب دشوارتر است. بانک مرکزی با کمبود منابع ارزی مواجه است و باید به طور مؤثر منابع ارزی موجود را مدیریت کند. این چالشها، همراه با مسائل نقدینگی، تورم و کاهش ارزش پول ملی، شرایط را برای مدیریت بازار ارز به شدت پیچیده میکند. کنترل انتظارات تورمی نیز مزید بر علت شده و مدیریت بازار ارز را در این وضعیت دشوارتر میسازد. سیاست تثبیت نرخ ارز که بانک مرکزی در دو تا سه سال اخیر به اجرا گذاشت، به عنوان یکی از اقدامات مؤثر سیاستگذار پولی، نقش مهمی در مدیریت بازار ارز ایفا کرد. این سیاست به بانک مرکزی این امکان را داد که با کنترل خلق پول و مدیریت ترازنامه بانکها، نقدینگی را به طور مؤثری کنترل کند. به عنوان مثال، بانک مرکزی توانست نرخ نقدینگی را از کانال ۴۶ درصدی به کانال ۲۵ درصدی کاهش دهد که این امر به حفظ ثبات و کنترل نرخ ارز کمک شایانی کرد. با اجرای این سیاست، بانک مرکزی توانست اثرات منفی اقتصادی ناشی از نوسانات نرخ ارز را به حداقل برساند و به طور کلی نرخ ارز را در یک سطح متعادل حفظ کند. مداخلات به موقع بانک مرکزی در مقاطع بحرانی، به ویژه در ۹ ماه اخیر که تنشها در ایران و منطقه افزایش یافته بود، نیز تأثیر بسزایی در مدیریت نرخ ارز داشت. با این حال، در یک ماه اخیر، به واسطه سیاستهای جدید اقتصادی که هیات دولت در پیش گرفته است، نوع نگاه به مدیریت بازار ارز تغییر کرده و این تغییرات تأثیراتی را در بازار به وجود آورده است.
ایجاد بازار ارز تجاری در مرکز مبادله را چگونه ارزیابی میکنید؟
اقدامی که بانک مرکزی در خصوص راهاندازی ارز توافقی و بازار تجاری در مرکز مبادله ارز و طلا انجام داده، به طور کلی اقدامی مثبت و مؤثر ارزیابی میشود. این بازار به صادرکنندگان این امکان را میدهد که ارز حاصل از صادرات خود را به راحتی عرضه کنند و از سوی دیگر، واردکنندگان نیز میتوانند ارز مورد نیاز خود را از طریق این بازار تأمین نمایند. توافقی بودن نرخ ارز در این بازار به تبعیت از مکانیزمهای بازار کمک میکند و نگرانیهای صادرکنندگان را که در سامانه نیما با فاصله قیمتی بیش از ۳۰ درصدی نسبت به قیمت بازار مواجه بودند، کاهش میدهد. این تغییر میتواند به تسهیل تجارت خارجی ایران کمک کند و سرعت فرآیندهای صادرات و واردات را افزایش دهد. با این سازوکار، کالاهای وارداتی میتوانند سریعتر به کشور وارد شوند و صادرکنندگان نیز به سرعت قادر به نقد کردن ارز حاصل از تجارت خود خواهند بود. این امر به تأمین سرمایه در گردش و افزایش تولید کمک خواهد کرد.
با این حال، یک نکته مهم وجود دارد: بازار باید قادر باشد تمام نیازهای ارزی اقتصاد را تأمین کند. اگر ارز مورد نیاز واردکنندگان به طور مداوم در این بازار تأمین شود، بازار غیررسمی ممکن است از اعتبار ساقط شود و نرخ آن به طور طبیعی کاهش یابد. اما اگر این بازار به نیازهای ارزی خاص محدود شود و نتواند تمام تقاضاها را پوشش دهد، ممکن است برخی نیازها به سمت بازار غیررسمی سوق یابد و در نتیجه، نرخ بازار غیررسمی همچنان وجود داشته باشد و به دیگر بازارها جهتدهی کند. بنابراین، بانک مرکزی به عنوان مداخلهگر و سیاستگذار باید اطمینان حاصل کند که تمام نیازهای ارزی کشور در این بازار تأمین شود. همچنین، مرکز مبادله ارز و طلا باید به گونهای طراحی شود که بازیگران متنوعی با اهداف مختلف، از جمله اهداف سوداگری، در آن حضور داشته باشند تا بازار به طور واقعی شکل بگیرد. اگر این شرایط فراهم شود، میتوان امیدوار بود که نگرانیهای اخیر در مورد این بازار کاهش یابد و کارایی آن بهبود یابد.
یکی از خواستههای فعالان اقتصادی، تکنرخی شدن ارز و جلوگیری از وجود نرخهای مختلف در بازار است. آیا با ایجاد بازار ارز تجاری، حرکت تدریجی به این سمت آغاز میشود؟
تکنرخی شدن ارز یکی از خواستههای مهم فعالان اقتصادی است و میتواند به ثبات اقتصادی و کاهش نوسانات نرخ ارز کمک کند. با این حال، با توجه به شرایط اقتصادی کنونی کشور و تحریمهای ظالمانهای که بر اقتصاد ما تأثیر گذاشته است، دستیابی به تکنرخی شدن ارز به سادگی امکانپذیر نیست. محدودیتهایی که در تأمین کالاها و منابع ارزی وجود دارد، ممکن است به این روند آسیب برساند. حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز میتواند مفید باشد، اما تعدد نرخهای ارز در حال حاضر نیز تأثیرات منفی بر اقتصاد دارد. با توجه به اینکه نزدیک به ۹۰ درصد اقتصاد کشور دولتی است و قیمتگذاریها عمدتاً تحت کنترل دولت قرار دارد، تعیین نرخ آزاد به عنوان نرخ بازار به راحتی ممکن نیست. این امر بهویژه در شرایطی که قیمت محصولات تحت تأثیر نرخ ارز قرار میگیرد، میتواند چالشبرانگیز باشد. اگر بخواهیم به طور ناگهانی به سمت تکنرخی شدن ارز برویم، ممکن است با جهش قیمتی در کالاهای اساسی مواجه شویم. این جهش قیمتی میتواند به افزایش تورم و مشکلات معیشتی برای خانوارها منجر شود. بنابراین، حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز باید به صورت تدریجی و با اتخاذ رویکردها و سیاستهای مناسب انجام شود. این فرآیند تنها به عهده بانک مرکزی نیست، بلکه نیازمند همکاری و هماهنگی میان تمام نهادهای حاکمیتی است. باید اقداماتی انجام شود که به تثبیت قیمتها و تأمین کالاهای اساسی کمک کند، تا در نهایت بتوانیم به سمت یک بازار ارزی پایدار و تکنرخی حرکت کنیم.
نظر شما