شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۲
تامین ارز کالاهای اساسی پالس روانی مثبت ایجاد کرد

تقویت ذخایر استراتژیک طلا و ارز، ابزار موثری برای کنترل شوک‌های اقتصادی و حفظ ثبات بازار در شرایط حساس کنونی محسوب می‌شود.

مهدی سلامی - کارشناس مسائل پولی و بانکی: در برهه کنونی، اقتصاد ایران بار دیگر با چالش‌های ناشی از تحریم‌ها مواجه شده است. این بار، موضوع "مکانیزم ماشه" و "اسنپ‌بک" مطرح است که تاثیرات آن بر فضای اقتصادی کشور محل بحث و بررسی است. به نظر می‌رسد، بیشتر اثرات این تحریم‌ها جنبه روانی دارد تا واقعی، چرا که ما عملاً سال‌هاست تحت شدیدترین تحریم‌های آمریکا قرار داریم و اسنپ‌بک مورد ویژه‌ای بر این محدودیت‌ها نیست. اتفاقاتی که در این چند روز شاهد بودیم و قرار بود با اسنپ‌بک ممنوع شوند، در عمل رخ ندادند. افزایش موقت نرخ دلار و بازگشت نسبی آن به سطوح قبلی نیز موید همین اثر روانی است.

برخی نگرانی‌ها درباره تاثیر مستقیم بندهای اسنپ‌بک بر مبادلات تجاری و فروش نفت وجود داشت که الان با فروش نفت باید مرتفع شده باشد، با توجه به اینکه این بندها عمدتاً حوزه‌های نظامی و هسته‌ای را هدف قرار می‌دهند، به نظر این نگرانی‌ها واقعی نیستند، چون حوزه‌های مذکور مدت‌ها است که تحت شدیدترین تحریم‌ها است. تحریم‌های پیشین آمریکا، به خصوص تحریم‌های ثانویه، عملاً همه محدودیت‌های ممکن را بر ما تحمیل کرده بودند و پس از آن، اتفاق خاص و جدیدی رخ نداده است که وضعیت را به طور محسوسی بدتر کند. تغییرات در نظام بین‌الملل نسبت به دوره قبلی تحریم‌ها نیز حائز اهمیت است. نظم جدیدی در حال شکل‌گیری است که دیگر چندان در اختیار نظم قبلی و آمریکا نیست و این تغییر، عملاً اثر تحریم‌ها را کاهش می‌دهد. روسیه، که اکنون خود درگیر جنگ مستقیم با غرب است، در مواجهه با بازگشت تحریم‌ها و قطعنامه‌ها، رویکردی متفاوت از گذشته اتخاذ کرده و تعاملات تجاری‌اش طبق روال خود پابرجاست. این نشان می‌دهد که مدل تعامل کشورها در نظم جدید، با مدل سابق متفاوت است و این می‌تواند به نفع ما باشد.

اما مهم‌ترین راهکار برای مقابله با اثرات روانی تحریم‌ها، ایجاد یک چشم‌انداز مثبت در اقتصاد است. مسئولان نباید شرایط نه صلح، نه جنگ را القا کنند. این شرایط مانع شکل‌گیری چشم‌انداز مثبت می‌شود و نباید نگاه مردم را به مذاکرات گره بزنند. این رویکرد، مردم را "شرطی" می‌کند و به محض شنیدن یک خبر خوب از مذاکرات، بازارها واکنش مثبت نشان می‌دهند و نرخ دلار و طلا کاهش می‌یابد (هرچند طلا جهانی است)، اما به محض شنیدن خبر منفی، روند معکوس می‌شود. این شرطی شدن مردم، آفت و آسیب جدی است.

دولت باید به سمتی حرکت کند که چشم‌انداز مثبت برای مردم ایجاد شود، فارغ از اینکه شرایط جنگی خواهد بود یا خیر. وقتی این اتفاق بیفتد، بخشی از فضای روانی منفی از بین می‌رود یا حداقل اثرات منفی شوک‌های روانی کاهش می‌یابد. سیاست‌های اقتصادی ما باید فارغ از نتیجه مذاکرات دیپلماتیک، بر مبنای ظرفیت‌های داخلی تنظیم شود. ما می‌توانیم با کشورهای شرق و همسایه همکاری‌های جدی داشته باشیم. باید بر این کشورها تمرکز کنیم و به سمت کشورهایی حرکت کنیم که با ما همراستا و هم‌هدف‌تر هستند. نگاه مردم نباید این باشد که منتظر خبری از مذاکرات ما با آمریکا یا اروپا باشند تا واکنش نشان دهند. فارغ از اینکه مذاکره‌ای داریم یا خیر، باید سیاست اقتصادی خود را دنبال کنیم و این به نظرم بسیار کمک‌کننده است.

اقدامات مهمی که بانک مرکزی می‌تواند انجام دهد، توسعه دیپلماسی بانکی و ارزی است. توافقاتی که با کشور روسیه و بانک مرکزی آن برای تسهیل مبادلات صورت گرفت، خیلی خوب و لازم بود اما آنطور که باید به بهره‌برداری نرسید. باید این نوع همکاری‌ها را با کشورهای همسایه و همسو ادامه داد. اقدام مهم‌تر، تلاش برای ایجاد یک پیمان سه‌جانبه بین روسیه، چین و ایران است. اگر این اتفاق بیفتد، می‌تواند منجر به تحولات مثبتی در بلندمدت شود و زمینه را برای پیوستن چند کشور دیگر نیز فراهم آورد. چنین اقداماتی برای تسویه‌های بین‌المللی ما بسیار کمک‌کننده است و کاهش وابستگی ما به امارات را در پی خواهد داشت که این امر به کاهش التهابات بازار و انتظارات نیز کمک شایانی می‌کند.

در خصوص افزایش ذخایر استراتژیک طلا و ارز توسط بانک مرکزی طی دو، سه سال اخیر، این اقدامات از دو بُعد قابل تحلیل هستند. اول اینکه در شرایط جنگی، بیشتر کشورها به سمت افزایش ذخایر می‌روند و از این جهت که شاهد درگیری‌های زیادی میان کشورها هستیم، اقدامی منطقی و عقلایی بود. طلا در این میان جایگاه ویژه‌تری دارد. دوم، این ذخایر به بانک مرکزی امکان مداخلات لازم برای کنترل شوک‌ها را می‌دهد. واقعیت این است که شوک‌های بیرونی بر افکارعمومی تاثیرگذارند و بانک مرکزی باید تا حدی این تاثیر را کنترل کند. البته من قائل نیستم که بانک مرکزی بخواهد کل اثر را با مداخله سنگین و عرضه همه ذخایر خود پوشش دهد، اما می‌تواند با اقداماتی فعالانه این شوک‌ها را کنترل کند.

برای کنترل و مدیریت بهتر بازارها، بانک مرکزی باید همزمان بحث حکمرانی ریال را با جدیت دنبال کند. به نظرم یکی از ضعف‌های بانک مرکزی در یک سال اخیر این است که حکمرانی ریال تا حدی مغفول واقع شده است، در حالی که بانک مرکزی پیش‌تر از آن برای کنترل شوک‌ها استفاده می‌کرد. با کمک حکمرانی ریال بانک مرکزی می‌تواند شبکه‌های مخل امنیت و ثبات بازارهایی مثل ارز را شناسایی کند و مانع از اقدامات شوک آور ایشان شود. این کار اگر با مداخلات هوشمند و نه حراج دارایی‌ها همراه شود، به برقراری ثبات بازارها کمک می‌کند. بنابراین، افزایش ذخایر نیز اقدامی منطقی است و به جلوگیری از التهابات ناگهانی و شوک‌هایی که ممکن است به بازار وارد شود، کمک می‌کند. در خلال جنگ دوازده‌روزه، تلاش برای تامین ارز کالاهای اساسی و جلوگیری از کمبود در تامین یا توزیع آنها، و همچنین جلوگیری از نوسان بازار ارز، پالس روانی مثبتی به بازار داد. خوشبختانه در آن دوازده روز نوسان شدیدی احساس نشد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha