صادق رضایی - عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران: تورم از معضلات اقتصادی ایران طی سه دهه اخیر و ارقام اعلامشده حاکی از وجود تورم بالا در حیات اقتصادی ایران بوده است. از آنجا که بر اساس مطالعات، تورم در ایران دارای سکون (اینرسی) بالایی است پس نسبت به تغییرات پیشبینینشده در اقتصاد، تطبیق آهستهای انجام میدهد. در این شرایط، مقادیر گذشته یا انتظارات گذشته درباره مقدار جاری، تاثیر مستقیم بر مقدار جاری تورم دارد. انتظارات افراد درباره رفتارهای آتی متغیرهای اقتصادی، نقش موثری بر عملکرد آن متغیرها میتواند داشته باشد، بنابراین مطالعه چگونگی شکلگیری انتظارات عوامل اقتصادی دارای اهمیت ویژهای است. در این راستا نقش و تاثیر انتظارات تورمی بر مصرف یکی از مباحث پُر اهمیت اقتصاد کلان قابل طرح و بررسی است (۲۰۱۳ Ozdagli & Burke).
انتظارات تورمی همان استنباط فعالان اقتصادی از قیمتهای آتی است. فعالان اقتصادی برای رسیدن به استنباط درست، بر اساس دانش و تجربه خود به کسب اطلاعات در دسترس و تجزیهوتحلیل آن میپردازند. سپس، در خصوص تعیین قیمت تصمیم میگیرند که ادبیات اقتصادی به این فرآیند، استخراج علامت فعالان اقتصادی گفته میشود. بنابراین، به تعداد کارگزاران اقتصادی مختلف، انتظارات تورمی متفاوتی شکل میگیرد، اما در نهایت در اقتصاد برآیند تصمیمات کارگزاران اقتصادی نمود پیدا میکند. لذا بسته به اینکه هر کدام از عاملان اقتصادی چه سهمی در مبادلات و بازارها دارند، میتوانند میزان اثرگذاری خود را داشته باشند. شاخصهای مختلفی برای انتظارات تورمی در مطالعات تجربی اقتصاد مطرح شده که مهمترین آن نظرسنجی میدانی از فعالان اقتصادی در خصوص انتظارات قیمتی است.
اهمیت انتظارات تورمی در سیاستگذاری اقتصادی
نااطمینانی یکی از ویژگیهای دنیای واقعی است که بر فرآیند تصمیمگیری همه کارگزاران اقتصادی (از جمله تصمیمات بانک مرکزی و واکنش کارگزاران اقتصادی و نتایج سیاستهای آنها) اثرگذار است. سیاست پولی موفق نمیتواند نااطمینانی پارامترهای انتقال سیاست پولی را نادیده بگیرد و به عبارت دیگر، بانک مرکزی باید از انواع شوکهایی که اقتصاد با آنها مواجه است، آگاه باشد. از اینرو، اینکه بانکهای مرکزی چگونه با نااطمینانی در طراحی سیاست پولی برخورد میکنند، مهم است. این نااطمینانیها نقش خود را در قالب انتظارات تورمی فعالان اقتصادی نشان میدهند.
پایههای نظری انتظارات در نظریهها و مکاتب و مطالعات تجربی اقتصادی را میتوان بعد از نظریه کینزی در ادبیات اقتصادی مشاهده کرد. در ادبیات اقتصادی، انتظارت نخست به شکل انتظارات تطبیقی مطرح شد و سپس به انتظارات عقلایی تکامل یافت. بعد از آن در قالب مدلهای نوین اقتصاد کلان، به جزئیات شکلگیری انتظارات و نحوه استخراج علامت کارگزاران اقتصادی برای شکلگیری انتظارات تورمی/قیمتی پرداخته شد. بر اساس ادبیات نظری و تجربی، انتظارات در تعیین تورم نقش مهمی دارد. اگر فعالان اقتصادی پیشبینی کنند که قیمتها افزایش خواهد یافت، آنها این انتظارات را در مذاکرات و چانهزنیهای دستمزد خود و تعدیل قیمت قراردادها (از قبیل افزایش اجاره مسکن) وارد میکنند. این رفتار تا حدودی تورم دوره بعد را تعیین میکند، بهمحض اینکه قراردادها عمل شوند و دستمزدها و قیمتها طبق توافق افزایش یابند، انتظارات محقق میشوند و تا آن حد که مردم انتظارات خویش را بر اساس گذشته اخیر قرار دهند، تورم الگوهای مشابهی را طی زمان دنبال خواهد کرد و به ماندگاری تورم منجر میشود.
بر این پایه، انتظارات فعالان اقتصادی راجع به اهداف بانک مرکزی برای ثبات قیمتها مهم است. اگر فعالان اقتصادی مطمئن نباشند که بانک مرکزی تورم پایینتر را به تورم بالاتر ترجیح میدهد، انتظارات درباره اقدامات سیاستی آینده و تورم آینده بهشدت نسبت به هدف تورم بانک مرکزی حساس میشود و بنابراین، منتج به بیثباتی در اقتصاد خواهد شد (حسینی و محتشمی، ۱۳۸۷). افزون بر این، اعتبار بانک مرکزی روی انتظارات تورمی اثر دارد. تغییر سیاست بانک مرکزی به تغییر در سطوح انتظارات تورمی منتج میشود. به عبارت دیگر، الگوهای متغیر شکلگیری انتظارات ممکن است ناشی از فرایند اطلاعات درباره سیاستهای پولی جدید باشد (۲۰۰۳, Bernanke).
انتظارات تورمی آیندهنگر، تورم انتظاری شکل گرفته در ذهن فعالان اقتصادی است که ناشی از برآورد انتظارات آینده است. به این صورت که هرگونه شوک اقتصادی منفی، تورم واقعی را افزایش میدهد و باعث میشود که عاملان اقتصادی پیشبینیهای خود را از تورم آینده افزایش دهند. انتظارات تورمی آیندهنگر بالاتر نیز تورم را افزایش خواهد داد. در این شرایط، سیاستگذاران با استفاده از ابزارهای سیاستی مناسب میتوانند انتظارات را تثبیت کنند. برخی اقتصاددانان معتقدند که اگر بانک مرکزی، یک هدف روشن و مشخص را برای تورم اعلام کند و شرح دهد و هنگامی که شوکی در اقتصاد ایجاد میشود، اقداماتی را انجام دهد تا تورم را به مقدار هدف خود برگرداند، احتمال کمتری وجود دارد که بنگاهها و خانوارها، انتظارات تورمی بلندمدت خود را افزایش دهند. حتی اگر این شوک، تورم را برای مدتی افزایش دهد. نتیجه آنکه، با انتظارات تورمی که بهخوبی تثبیت شده است، هرگونه شوک از طرف عرضه یا از طرف تقاضا به افزایش تورم منجر نخواهد شد، بلکه فقط به تغییر قیمتهای نسبی میانجامد. اما انتظارات تورمی که بهطور ضعیفی تثبیت شدهاند، دستیابی به ثبات قیمتها را در بلندمدت بسیار مشکلتر میکند و بدین ترتیب، توانایی بانک مرکزی را برای تثبیت تولید و اشتغال در کوتاهمدت کاهش میدهد. علاوه بر انتظارات، مکاتب مختلف اقتصادی، هر کدام عوامل مختلفی را علت تورم میدانند. به اعتقاد پولگرایان، افزایش عرضه پول در درازمدت به تورم منجر شده و تاثیری بر رشد محصول نهایی نخواهد داشت (۲۰۰۷,Mankiw).
بررسی عوامل موثر بر تورم در هر اقتصادی ضروری به نظر میرسد، زیرا تورم بسیاری از متغیرهای اقتصادی از جمله رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد. هرچند که کنترل موثر آن کار آسانی نیست، لکن به منظور کنترل موفقیتآمیز تورم باید ارزیابی دقیقی از علل تورم شود، چرا که تشخیص اشتباه ماهیت مسئله و بهکارگیری روشهای درمان نامناسب ممکن است اثرات ناخواسته و معکوسی بر اقتصاد داشته باشد (۲۰۰۷,Mankiw).
تجربه چهار دهه تورم دو رقمی در اقتصاد ایران و خصوصاً ماندگاری آن ناشی از مشکلات ساختاری، هزینههای مبادله بالا و محدودیتهای اعمال شده به بازار به خصوص بازار ارز است که بروز انتظارات تورمی در ایران را انکارناپذیر میکند. لذا بدون توجه به انتظارات تورمی نمیتوان سیاستگذاری اقتصادی صحیح و موفقی طراحی و اجرا کرد.
تقسیمبندی فعالان اقتصادی و ابزار شکلگیری انتظارات آنها
انتظارات بهعنوان یکی از متغیرهای اصلی و تعیین کننده در فرآیند قیمتگذاری داراییها شناخته میشود. از اینرو اشخاص (حقیقی و حقوقی) همواره در تصمیمات مالی و سرمایهای خود به تغییرات احتمالی در شاخصها و نماگرهای انتظاراتی جامعه نیز توجه میکنند. نکته حائز اهمیت این است که انتظارات در مکاتب اقتصادی، بهعنوان یک پدیده ذهنی و نسبتاً منحصربهفرد شناخته شده و برای تشخیص و برآورد انتظارات عمومی باید به الگوهای ذهنی هریک از فعالان اقتصادی توجه شود. به عبارتی، از آنجا که نوع تحلیل و دیدگاه افراد نسبت به فرآیندهای اقتصاد متفاوت است، برای سنجش بهتر انتظارات جامعه، تفکیک و دستهبندی فعالین بازارها امری لازم و ضروری است. بنابراین در فرآیند توسعه مدلهای پیشبینی به این موضوع دقت میشود و سعی بر آن است که الگوهای رفتاری عاملان اقتصادی از یکدیگر تفکیک شود و افرادی که بیشترین شباهت و نزدیکی را (از نظر دسترسی به نوع اطلاعات، نحوه ادراک اطلاعات و نقشی که در بازارها ایفا میکنند) با یکدیگر دارند، در یک دسته مشخص قرار گیرند. برای درک بهتر این موضوع در شکل (۱)، با ارائه یک دستهبندی مناسب از افراد جامعه، نحوه شکلگیری و نوع اثر انتظارات در رفتار اقتصادی آنها در مواجهه با یک تکانه یا جریان اقتصادی (مانند رشد پول مازاد) مورد بررسی قرار میگیرد. میتوان این کار را بر اساس تقسیمبندی جامعه در سه گروه «عموم مردم»، «نیمهحرفهایها» و «حرفهایها» انجام داد. فرض ما این است، هنگامی که یک رخداد اقتصادی مانند «رشد پول مازاد بر رشد تولید» اتفاق میافتد، افراد یا گروههای مختلف بر اساس دیدگاهها و دانش متفاوتی که دارند این پدیده را تحلیل خواهند کرد.
شکل (۱): زمان درک اثر رشد پول مازاد بر قیمتها در جامعه
توضیحات: در سمت چپ شکل (۱)، افراد جامعه به سه دسته عموم مردم، نیمهحرفهایها و حرفهایها تفکیک شدهاند و در سمت راست شکل (۱)، مراحل اثرگذاری ورود تکانه اقتصادی (رشد پول مازاد تولید) بر قیمت آتی به نمایش درآمده است. توضیح این روند بر اساس تئوریهای اقتصادی به این شکل است که رشد پول مازاد خود را در کلهای پولی و سپس در نرخ ارز (ارزش پول ملی) نشان خواهد داد و نهایتاً رشد قیمتها را به همراه خواهد داشت. این روند از طریق تغییر ترجیحات و ذهنیتهای افراد نسبت به آینده اتفاق میافتد. اما اینکه هر فرد از جامعه در چه مرحلهای از فرآیند اثرگذاری «رشد پول مازاد» بر قیمت آتی، این موضوع را درک میکند، به دسترسیها و دانش وی مربوط میشود. در شکل (۱)، مقطعی که گروههای مختلف، اثر تکانه را درک میکنند با علامت ذرهبین مشخص شده است.
همانطور که در شکل (۱) قابل مشاهده است، زمانی که تکانه رشد پول مازاد به اقتصاد وارد میشود، نحوه درک این پدیده در افراد حرفهای، نیمهحرفهای و عموم مردم متفاوت خواهد بود. بر این اساس استنباط (فرض) ما این است که عموم مردم اثر تکانه رشد پول مازاد بر تولید را زمانی درک میکنند که نرخ ارز تغییر کند. به عبارت دیگر مردم عادی زمانی که تغییرات نرخ ارز را میبینند، انتظارات خود نسبت به قیمتهای آینده را تعدیل میکنند.
همچنین فرض بر این است که این موضوع در افراد نیمهحرفهای زمانی اتفاق میافتد که دادههای کل پولی و نرخ تورم، تغییر کرده باشد. این افراد با بررسی متغیرهایی مانند بدهی دولت یا رشد پایه پولی، نسبت به تعدیل در انتظارات و حتی اعمال نرخهای جدید در داراییهای خود یا کالا و خدماتی که ارائه میدهند، تصمیمگیری میکنند. در مورد دسته حرفهایها نیز فرض ما این است که این فرآیند برای آنها سریعتر اتفاق میافتد و آنها اثر تکانه را در همان مراحل اولیه درک میکنند. این افراد (حرفهایها) روند چاپ پول یا بازدهی داراییهای بدون ریسک را رصد میکنند و برای تشخیص اثر تکانهها به دادههای پایهای و متغیرهای مبنایی رجوع میکنند.
انتظارات عاملان اقتصادی در ایران چگونه شکل میگیرد؟
نمودار (۱): ترکیب کالاهای وارداتی و صادراتی ایران
از نمودار (۱) میتوان استنباط کرد که بخش عمده صادرات ایران به گاز طبیعی، پروپان، اوره، متانول، بوتان، قیر، نفت، پلیاتیلن، شمش آهن و فولاد و سایر کالاهای مشابه، اختصاص مییابد. همچنین بیشتر واردات ایران نیز در زمره خوراکیها مانند ذرت، گندم، برنج، دانه سویا، جو، روغن آفتابگردان، روغن پالم، چای و شکر قرار دارد. به این ترتیب میتوان گفت بخش عمده بازارهای ایران تحت تاثیر تغییر و تحولات قیمت کامودیتیها خواهد بود. بنابراین، از آنجایی که بیشتر تولیدات شرکتهای ایرانی در جمله کالاهای پایه (کامودیتیها) قرار میگیرد و این کالاها در اقتصاد جهانی عموماً بهعنوان کالاهای قیمتپذیر شناخته میشوند، هر تغییری در قیمت جهانی کالاها مستقیماً در ارزش پولی ملی و قیمت آتی کالاها در بازارهای داخلی ایران اثرگذار میشود. لذا افراد برای پیشبینی خود از آینده قیمتها، تغییرات قیمتهای جهانی را مد نظر قرار میدهند و این عنوان در گمانهزنی افراد در مورد تغییرات قیمتها اثرگذار میشود. همانطور که گفته شد عموم مردم این تغییرات را از طریق تغییرات نرخ ارز دنبال میکنند، به این معنا که عموم جامعه میداند که تغییرات ارزش نسبی پول ملی یا تغییرات نرخ ارز عملاً قیمتهای آینده را تعیین میکند.
اما افراد حرفهای بازار سعی میکنند این تغییرات را سریعتر تشخیص دهند. به همین دلیل آنها به متغیرهای اثرگذار بر ارزش پول ملی توجه بیشتری دارند. بنابراین باید به دنبال آن برویم که این فعالین اقتصادی چه ابزار یا اطلاعاتی برای تحلیل قیمتها و شکل دادن انتظاراتشان در دسترس دارند و از این ابزار و اطلاعات به چه شکل استفاده میکنند.
شاخص هفتگی انتظارات تورمی
بر اساس مدل پولی، تاکید شده است که افزایش پول مازاد نسبت به رشد GDP حقیقی، منجر به افزایش نرخ ارز میشود. در این زمینه، ارتباط فعالان اقتصادی با بازارها و شاخصهایی که ممکن است در پیشبینیهای خود به آنها توجه کنند را مورد بررسی قرار دادیم. بر این اساس سعی ما این است که با انتخاب متغیرهای اقتصادی مناسب، شاخصی را برای سنجش انتظارات تورمی در ایران معرفی کنیم. لذا مفهوم و اجزای تشکیلدهنده شاخص، نیازمند بررسی است. اولین متغیر در این شاخص، رشد هفتگی تقاضای اعتبار بانکها از بانک مرکزی یا ریپو بود که بهصورت هفتگی توسط بانک مرکزی منتشر میشود. دلیل لحاظ کردن چنین متغیری در شاخص این است، زمانی که فعالان اقتصادی متوجه میشوند حجم دریافت اعتبار بانکها از بانک مرکزی در حال افزایش است، بهدرستی متوجه میشوند که این فرآیند در نهایت منجر به فشار به پایه پولی میشود و زمانی که پایه پولی افزایش یابد، نتیجتاً میتواند اثر خودش را در حجم پول، افزایش نرخ ارز و افزایش تورم بگذارد.
نمودار (۲): رشد سالانه بدهی بخش دولتی به بانکها، مطالبات بانک مرکزی از بانکها و مطالبات بانک مرکزی از بانکها با لحاظ ریپو
متغیر بعدی، متوسط نرخ بهره موثر کل اوراقی است که در اقتصاد وجود دارد. در اینجا متوسط سررسید YTM را در نظر گرفتیم. تحلیل این شاخص نیز به این صورت است: هنگامیکه YTM بالا باشد فعالین اقتصادی مشاهده میکنند که نگهداری دارایی ریالی بهصرفه نیست. تحت این شرایط، افراد فرض میکنند که اگر دارایی ریالی (اوراق درآمد ثابت) بهصرفه بود، حتماً دیگران آن را حفظ میکردند پس احتمالاً تصور دیگران این است که دارایی ریالی به نسبت سایر داراییها بازدهی کافی ندارد و آنها حاضرند اوراق خود را سریعتر و با قیمت پایینتر بفروشند تا سایر داراییها را خریداری کنند. در این حالت قیمت بازاری اوراق کاهش مییابد و YTM آن افزایش مییابد. بنابراین افزایش YTM اوراق میتواند نشان دهنده افزایش انتظارات تورمی باشد.
یکی دیگر از متغیرهای تشکیل دهنده شاخص انتظاراتی مذکور، نسبت پول از نقدینگی اعلامی است. این داده میزان فراری نقدینگی را نشان میدهد و در ادبیات اقتصادی از آن بهعنوان یکی از شاخصهای پول داغ استفاده میشود بنابراین این نسبت در شکلگیری انتظارات تورمی تاثیر مهمی دارد.
منظور از نسبت پول از نقدینگی اعلامی، آخرین اطلاعات موجود در خصوص نسبت پول به نقدینگی است که توسط بانک مرکزی منتشر میشود. زمانبندی انتشار این اطلاعات نظم خاصی ندارد و بانک مرکزی بر اساس صلاحدید خود منتشر میکند. تواتر این نسبت بهصورت ماهانه است.
نرخ تورم نقطهای نیز بهعنوان چهارمین متغیر وارد شاخص ترکیبی انتظاراتی ما میشود. این داده را از گزارشات ماهانه مرکز آمار استخراج میکنیم. این نرخ بهصورت نقطه به نقطه در آخر هر ماه محاسبه میشود. در واقع، تورم نقطهای رشد شاخص قیمت در پایان هر ماه نسبت به مدت مشابه سال قبل است. این شاخص هر پایان هر ماه توسط مرکز آمار ایران منتشر میشود که از آن نرخ در ساختن شاخص ترکیبی انتظارات تورمی استفاده میشود.
جدول (۱): متغیرهای مورد استفاده در سنجش انتظارات تورمی در ایران
ردیف |
داده |
دلیل استفاده |
۱ |
رشد هفتگی تقاضای اعتبار بانکها از بانک مرکزی |
فعالان اقتصادی میدانند که افزایش تقاضای اعتبار به معنی افزایش کسری اعتباری بانکها بوده که به دنبال خود، افزایش رشد پایه پولی و سپس تورم و نرخ ارز را در پی دارد. |
۲ |
متوسط روزانه YTM |
بالا بودن انتظارات تورمی به افزایش نرخ بازده مورد نظر فعالان اقتصادی و سپس به افزایش تمایل فعالان به دسترسی سریعتر به نقدینگی به منظور خرید دارایی منجر میشود که در نهایت آثارش را در کاهش قیمت دارایی بدون ریسک (اوراق بدهی) و افزایش YTM نشان میدهد. |
۳ |
نسبت پول از نقدینگی اعلامی |
منظور آخرین داده منتشر شده در خصوص نسبت پول از نقدینگی است. این داده میزان فراری نقدینگی را نشان میدهد و در ادبیات اقتصادی از آن بهعنوان یکی از شاخصهای پول داغ استفاده میشود. لذا این نسبت تاثیر مهمی در شکلگیری انتظارات دارد. |
۴ |
نرخ تورم نقطهای اعلامی |
منظور آخرین داده منتشر شده در خصوص نرخ تورم نقطه به نقطه است. این داده برای لحاظ مومنتوم نرخ تورم در نظر گرفته شده که از نظر ادبیات اقتصادی تاثیر مهمی در شکلگیری انتظارات دارد. |
نظر شما