شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۴
اقدام موفق بانک مرکزی در مدیریت ارزی جنگ ۱۲ روزه

مشاور رئیس‌جمهور معتقد است: در جنگ ۱۲ روزه در زمینه‌هایی چون تامین کالاهای اساسی، معیشت مردم، مدیریت نرخ ارز، ثبات سیستم بانکداری و فروش نفت، مدیریت موفقی صورت گرفت.

در پی تشدید تنش‌های ژئوپلیتیک اخیر و رویارویی مستقیم، صحنه نبرد بیش از هر زمان دیگری به حوزه‌های اقتصادی و روانی کشیده شده است. در عصر جنگ‌های ترکیبی، که ثبات اقتصادی و سرمایه‌های اجتماعی به اهداف اصلی بدل شده‌اند، توانایی یک کشور در مدیریت بحران و حفظ انسجام ملی، معیاری تعیین‌کننده برای سنجش قدرت و تاب‌آوری آن محسوب می‌شود. اقتصاد ایران، که سال‌هاست تحت فشار تحریم‌ها قرار دارد، در این کارزار اخیر نیز آماج حملات گسترده‌ای با هدف ایجاد فروپاشی و بی‌ثباتی قرار گرفت. با این حال، واکنش بازارها و جامعه، روایتی متفاوت از آنچه طراحان این حملات پیش‌بینی می‌کردند را به تصویر کشید. در گفت‌وگو با معصومه آقاپور علیشاهی به ارزیابی ابعاد مختلف این مواجهه اقتصادی پرداخته‌ایم. این تحلیل، ضمن بررسی پیامدهای اقتصادی درگیری‌های اخیر، به نقش کلیدی «سرمایه اجتماعی» و همبستگی ملی به عنوان یک سپر دفاعی قدرتمند می‌پردازد. عملکرد نهادهای حاکمیتی، به‌ویژه بانک مرکزی در مهار نوسانات ارزی و دفع حملات سایبری، از دیگر محورهای این گفت‌وگوست. همچنین، چالش‌های ساختاری نظیر «عملکرد جزیره‌ای» در دستگاه‌های اجرایی و ضرورت هم‌افزایی قوا برای عبور از بحران‌ها مورد واکاوی قرار گرفته است.

پیامدهای اقتصادی درگیری‌های اخیر و راهکارهای کاهش آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این درگیری، جنگی ناخواسته و تحمیلی علیه ایران بود که کشور در برابر آن ایستادگی کرد و این رویارویی، فصل جدیدی از همبستگی و اتحاد ملی را رقم زد. پیروز واقعی این میدان، ملت و کشور ایران بودند. دشمنان در تلاش برای آسیب زدن به اقتصاد ایران، به کمترین اهداف خود دست یافتند. ما چهل و شش سال است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در جنگ اقتصادی قرار داریم و این بار، چهره واقعی رژیم صهیونیستی برای جهانیان آشکارتر شد. عامل کلیدی در مدیریت این بحران، همبستگی و اتحاد ملی بود. این همکاری مردمی موجب شد تا در زمینه‌هایی چون تامین کالاهای اساسی، معیشت مردم، مدیریت نرخ ارز، ثبات سیستم بانکداری و فروش نفت، مدیریت موفقی صورت گیرد و دولت بتواند بحران را به بهترین شکل مدیریت کند. اگر این همکاری وجود نداشت و با هجوم مردم به بازارها برای تقاضای ارز و کالا مواجه می‌شدیم، بدون شک اقتصاد کشور با تکانه‌های شدیدی روبرو می‌شد. اما تاب‌آوری مردم و همکاری آنها با دولت و حاکمیت، تمام توطئه‌های دشمن را خنثی کرد. این همبستگی، ابزاری قدرتمند برای حفظ سرمایه اجتماعی و اتخاذ تصمیمات مهم در دوران پس از بحران است.

دشمن سرمایه اجتماعی را به‌عنوان یک دارایی استراتژیک هدف قرار داده است. نهادهای حاکمیتی برای حفظ و تقویت این سرمایه در برابر تهدیدات، به‌ویژه در حوزه رسانه و اقتصاد، چه اقداماتی باید انجام دهند؟

یکی از بحران‌های اصلی کشور در شرایط فعلی، ناترازی‌ها، به‌ویژه در بخش انرژی (برق) و آب است. در کنار این موارد، تصمیم‌گیری‌های لحظه‌ای و فاقد هماهنگی نیز گاهی به ناترازی در مدیریت منجر می‌شود. دولت محترم تمام توان خود را بر مدیریت ناترازی انرژی، خصوصاً در بخش برق که صنایع و مصارف خانگی را در بر می‌گیرد، متمرکز کرده است. ناترازی آب نیز یک بحران جدی برای کشور محسوب می‌شود. برای عبور موفق از ماه‌های پُرمصرف، نیازمند سرمایه اجتماعی و همکاری مردم هستیم. با صرفه‌جویی ۲۰ درصدی در مصرف، می‌توان این ناترازی‌ها را به حداقل رساند و از هزینه‌های سنگین رکود اقتصادی جلوگیری کرد. خشکسالی و بحران منابع، تجربه‌ای جهانی است و کشورهایی موفق خواهند بود که با اتحاد و همبستگی این دوران را سپری کنند. در این مسیر، علاوه بر تصمیم‌گیری صحیح، همکاری، دلسوزی، کارآمدی و بهره‌وری انرژی نقشی حیاتی دارد. ما از مردم عزیز می‌خواهیم که در کنار ما باشند و از سوی دیگر، از دولت و قوای سه‌گانه انتظار داریم که با مردم گفت‌وگو کرده، در مسائل مختلف با آنها هم‌اندیشی کنند و از خِرَد جمعی، نظرات متفاوت و نوآوری‌های جوانان بهره ببرند. در مورد ناترازی‌های مدیریتی، یکی از مشکلات اساسی، عملکرد جزیره‌ای در برخی بخش‌هاست. مردم باید شاهد یکپارچگی و هم‌صدایی در تصمیم‌گیری‌های دولت باشند. عملکرد جزیره‌ای این پتانسیل بزرگ سرمایه اجتماعی را به هدر می‌دهد. لازم است طبق تاکیدات رئیس‌جمهور محترم، تمام اقدامات با کارشناسی دقیق و کمترین آسیب همراه باشد. متاسفانه گاهی شاهد تصمیمات متناقض از سوی دو وزارتخانه هستیم. این همگرایی باید در عمل برای مردم ملموس باشد. افزایش نظارت بر عملکرد مدیران میانی و پایه برای جلوگیری از این تناقضات ضروری است و رفاه عمومی مردم و کاهش آسیب به خانواده‌های ایرانی باید اولویت اصلی همه مسئولان باشد.

عملکرد جزیره‌ای، به‌خصوص در سیاست‌های پولی و مالی، پیش از این نیز مطرح بوده است. با توجه به شرایط جنگی اخیر، ضرورت هماهنگی میان قوا و نهادها تا چه اندازه افزایش یافته است؟

من مطمئن هستم که مقام معظم رهبری نسبت به این موضوع حساسیت ویژه‌ای دارند و با فرماندهی ایشان و همصدایی مردم، پیروزی واقعی از آن ملت ایران بوده است. خوشبختانه، اتفاقات مثبتی در حال وقوع است، جلسات سران سه قوه به صورت هفتگی برگزار می‌شود و تصمیمات مهم در اولویت قرار می‌گیرند. مجلس محترم نیز در شرایط بحرانی، همکاری‌های لازم را به عمل می‌آورد. با این حال، مجلس باید در اولویت‌بندی قوانین بازنگری کند. در شرایط کنونی، قوانینی که قابلیت اجرای سریع دارند باید در اولویت قرار گیرند. همکاری با لوایح دولت باید افزایش یابد و ترتیب بررسی آنها در مجلس تغییر کند. لوایحی که دولت در شرایط فعلی ارائه می‌دهد، باید با قید فوریت بررسی و تصویب شوند. نواقص احتمالی این لوایح را می‌توان در آینده با ارائه اصلاحیه‌ها برطرف کرد. این همصدایی قوای سه‌گانه باید در عمل برای مردم مشهود باشد تا موجب دلگرمی آنها شود. هرچند ممکن است در گذشته شکاف‌هایی وجود داشته، اما این بحران باعث شد تا این شکاف‌ها به حداقل برسد. اولویت اصلی همه مسئولان باید رفاه و آسایش مردم و کاهش آسیب‌ها باشد.

عملکرد بانک مرکزی طی ۱۲ روز بحران، به‌ویژه در کنترل نوسانات ارزی و مقابله با حملات سایبری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در ابتدا باید از کل سیستم بانکی کشور و تمام کارکنان بانک‌ها که در آن ۱۲ روز جنگ، با وجود آسیب‌ها، جان‌برکف در محل کار خود حاضر بودند و به مردم خدمات ارائه دادند، تشکر و قدردانی کرد. حضور آنها در شعب باعث کاهش تنش و اضطراب در جامعه شد. در خصوص سیاست‌های بانک مرکزی، پیش‌بینی‌هایی برای مدیریت روزهای بحرانی از قبل در دولت انجام شده بود. اجرای موفق این سناریوها با همکاری دولت، هیات دولت و به‌ویژه وزارت اقتصاد، موجب شد تا تکانه‌ها با کمترین آسیب به جامعه مهار شوند. هم بانک مرکزی و هم واحدهای صنعتی و تولیدی ما در این ۴۶ سال آبدیده شده‌اند و این تجربیات ارزشمند باعث شد کمترین آسیب را در این دوران ببینیم. این مدیریت موفق، توطئه‌های دشمن را نقش بر آب کرد و من به نوبه خود از سیستم بانکی و بانک مرکزی تشکر می‌کنم.

برای مقابله با تکرار احتمالی چنین وقایعی در آینده، چه توصیه‌ای به بانک مرکزی و دولت دارید؟

خبر خوب برای ملت ایران این است که با سیاست‌های خوب دولت، ذخایر کافی در کشور موجود است و جای نگرانی نیست. اما در حوزه پدافند غیرعامل و مقابله با حملات سایبری، سازوکارهای جدید و موثری در حال تعریف است تا همین آسیب‌های اندک نیز به حداقل برسد. ما هرگز نباید دشمن را دست‌کم بگیریم. در جنگ‌های قرن بیست و یکم، تکنولوژی یک ابزار جدی است و تحریم‌ها دسترسی ما را به برخی فناوری‌ها محدود کرده است. با این حال، ما از نعمت جوانان باهوش، خلاق و مبتکر برخورداریم که باید از ظرفیت آنها بیشتر استفاده شود و از بروکراسی و مدیریت‌های هرمی فاصله بگیریم. باید از تجارب موفق جهانی در مدیریت ارزی بهره برد و از نخبگان جوان در بخش انفورماتیک بانک‌ها استفاده کرد. در نهایت، با وجود تمام چالش‌ها، مردم پیروز واقعی این بحران بودند.

نقش رسانه‌ها را در خنثی‌سازی جنگ روانی دشمن و کنترل جو جامعه چگونه می‌بینید؟

رسانه‌ها ابزاری قدرتمند برای تامین امنیت روانی و اجتماعی هستند. با وجود آنکه رسانه‌های داخلی هدف حملات مداوم قرار داشتند، اما نقش مهمی در ترمیم زخم‌های ناشی از این حملات ایفا کردند. در شرایطی که پدافند غیرعامل در حوزه اینترنت فعال بود، مردم به طور گسترده به منابع خبری داخلی و صدا و سیما رجوع کردند. صدا و سیما با وجود آنکه هدف حمله قرار گرفت، به پخش برنامه‌های خود ادامه داد و این پیام را منتقل کرد که "ما هستیم". رسانه‌ها باید بیشتر در میان مردم حضور یابند، به درد دل‌ها و انتقادات آنها گوش دهند و آن را در کنار تحسین‌ها منعکس کنند. مسئولان به دلیل مشغله یا ملاحظات امنیتی، گاهی امکان حضور فیزیکی در میان مردم را ندارند و رسانه‌ها بهترین بلندگو برای انتقال صدای مردم هستند. با این حال، از تمام خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای، چه در بخش دولتی و چه خصوصی، که در آن دوازده روز بی‌وقفه تلاش کردند، قدردانی می‌کنم. بسیاری از آها تمام این مدت را دور از خانواده و در محل کار خود سپری کردند. در پایان، باید بر اهمیت خِرَد جمعی تاکید کنم. کاهش فاصله میان دولت و مردم از طریق توجه به نظرات آنان و بهره‌گیری از خِرَد جمعی ممکن می‌شود. تنوع دیدگاه‌ها نباید ما را نگران کند، بلکه می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های منصفانه‌تر منجر شود. به عنوان مثال، نیوزیلند در سال ۲۰۰۸ با استفاده از خِرَد جمعی و نظرات والدین و معلمان، اصلاحات موفقی در نظام آموزشی خود ایجاد کرد. برزیل نیز با بودجه‌ریزی مشارکتی با همراهی مردم، به افزایش رفاه اجتماعی دست یافت. خِرَد جمعی ابزاری قدرتمند برای تصمیم‌گیری هوشمندانه است، اما نیازمند سه پیش‌نیاز است: اول، سازوکار درست برای جمع‌آوری نظرات تمام اقشار جامعه. دوم، اولویت‌بندی و تحلیل صحیح داده‌ها و سوم، تعهد واقعی تصمیم‌گیران به نتایج و دوری از اقدامات نمایشی. وقتی مردم ببینند نظراتشان شنیده می‌شود اما در عمل خلاف آن اتفاق می‌افتد، سرمایه اجتماعی به شدت آسیب می‌بیند. همچنین، نباید نقش زنان را در مدیریت این بحران نادیده گرفت. زنان ایرانی با مدیریت خانواده، شدت ضربات جنگ را به حداقل رساندند. قهرمانان واقعی این جنگ، خانواده‌های ایرانی، به‌ویژه زنان و فرزندان بودند که باید حمایت از آنها در اولویت قرار گیرد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha