در پرونده جدید پژوهشی با عنوان "هزارتوی سفتهبازی و اقدامات سوداگرانه در اقتصاد"، قصد داریم که پس از شناخت مفهوم سفتهبازی و بررسی تفاوت بین اقدامات و بسترهای سفتهبازانه و سوداگرانه، آثار نامطلوب سفتهبازیهای خطرآفرین و نقش این پدیده در وقوع بحرانهای مالی در جهان و همچنین ابزارها، رویکردها و در کل مکانیزمهای مقابله با بُعد تاریک این ابرچالش را تبیین کرده و در بخشهای بعدی از سلسله مقالات مرتبط با این پرونده، به سراغ تجربه اقتصادهای مختلف جهان و نحوه رویارویی حاکمیتهای سیاسی و اقتصادی کشورهای دنیا در مواجهه با چالش سفتهبازیهای نامطلوب و مخرب میرویم.
اقتصاد جهان در سیطریه سفتهبازیهای نامطلوب و سوداگران مخرب و بحرانآفرین
یکی از مهمترین علل شکلگیری بحران رکود در اقتصاد دیروز و امروز جهان نظیر رکود عمیق در دهه ۱۹۳۰ میلادی، عدم دسترسی فراگیر و همهجانبه به نقدینگی کافی و چشمانداز نامناسب اقتصادی، مالی، بانکی و ارزی بوده که موجبات ایجاد سطوح بالایی از سرمایهگذاریهای تحقق نیافته را فراهم میآورد. در حقیقت، در اقتصادهای کوچک و بزرگ جهان، چه در کشورهای توسعهیافته و پیشرفته و چه در کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای نوظهور، مطلوب نبودن نرخ سرمایهگذاریهای تحققیافته و به تبع آن، سطح غیراستاندارد و میزان نامطلوب تولید ناخالص داخلی، وضعیت بغرنج نرخ تورم، اوضاع نابه سامان نرخ اشتغال مرثر مردان و زنان و همچنین سطوح نامتعادل تراز تجارت خارجی به برخی چالشهای ساختاری ارتباط پیدا کرده که عدم توجه به ظرفیتهای بالقوه واسطههای مالی در اثربخشی سیاستهای پولی، نوسانات بالای قیمتها در بازارهای پولی، ارزی، کالایی، عدم دسترسی بانک مرکزی به ابزارهای موثر پولی در جهت بالفعل کردن نقش بالقوه بازارگردانی میان بازارهای موازی با هدف هدایت نقدینگی به سمت فعالیاتهای مولد اقتصادی از جمله این عوامل هستند که میتوان گفت سرمنشاء و سرچشمه وقوع چنین بیثباتیهای حاد و مزمنی در یک اقتصاد، به سبب ظهور و بروز ابرچالشی به نام سفتهبازی نامطلوب و خطرآفرین است.
در واقع، در زمانی که سیاستگذاران پولی و مالی یک حاکمیت تلاش میکنند با ﺗﺠﻬﯿﺰ و ﺗﺨﺼﯿﺺ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ و هدایت کارآمد و موثر جریان نقدینگی، به بهبود وضعیت مولفههای کلان مالی یک اقتصاد و اﻓﺰاﯾﺶ نرخ ﺗﻮﻟﯿﺪ، نرخ اﺷﺘﻐﺎل و سطح رﻓﺎه عمومی شهروندان، کمک کنند، پدیده سفتهبازیهای غیرطبیعی و خطرآفرین با پیامدهای منفی خود، آثار نامطلوبی را بر اتمسفر اقتصادی یک کشور میگذارند. معاملات سفتهبازی و بسترهای سوداگرانه مالی و اقتصادی قابل رصد و کنترلشونده، به خودی خود و بالذات، پدیدهای التهابآفرین و منفی نیستند و وجود چنین زمینهها و زیرساختهایی در برخی بخشهای اقتصاد داخلی یک کشور میتواند زمینهساز شکوفایی مالی، رشد سرمایهگذاری و بهبود جریان نقدینگی، به ویژه در بازارهای دارایی و بورس اوراق بهادار و پلفترمهای سهامی شود. اما در مقابل، سفتهبازیهای غیرطبیعی و نامطلوب، ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﺧﻄﺮ و ﻋﺪم اﻃﻤﯿﻨﺎن، ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﻗﯿﻤﺖ و اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﯿﺎن ارزش ﺑﺎزاری و ارزش ذاتی داراییها میشود و از ﺗﺨﺼﯿﺺﺑﻬﯿﻨﻪ و کارای وﺟﻮه ﺑﻪ ﻣﻮﻟﺪﺗﺮﯾﻦ بنگاهها، کسبوکارها و صنایع مادر، دارایی مزیت نسبی و پُرورنق یک اقتصاد جلوگیری میکند. اﻓﺰاﯾﺶ نااطمینانی منتج از سفتهبازی ﻣﻮﺟﺐ میشود ﺑﺴﯿﺎری از سرمایهگذاران که ﺗﺎب ریسکهای متوسط رو به بالا را ندارند از ﺑﺎزار ﺧﺎرج ﺷﻮﻧﺪ و ﯾﺎ از ورود ﺑﻪ ﺑﺎزارهای مالی و سرمایهای اﻣﺘﻨﺎع کرده و اﻓﺮاد ریسکپذیر ﻏﯿﺮﻣﻮﻟﺪ، کنترل این بسترهای اقتصادی را در دست بگیرند.
به همین دلیل است که میبایست بپذیریم سفتهبازی مخرب، نامطلوب و خطرآفرین، بازارهای مالی را پُرنوسان و از تعادل خارج کرده، تغییرات قیمتها را ناگهانی و غیر قابل مهار و شکلگیری حبابهای قیمتی را به راحتی امکانپذیر کرده، پیشبینیهای بدون تورش را دشوار و شکلگیری قدرت، اهرمها و بازوهای تصمیمگیری و برنامهریزی سیاستگذاران پولی و مالی، فعالان اقتصادی و شهروندان یک کشور را تضعیف مینماید.
تبیین مفهوم سفتهبازی در اقتصاد و نگاهی به تعاریف مختلف از این پدیده
ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزی (speculation) در ﻟﻐﺖ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺗاﻣﻞ، ﺗﺼﻮر، ﺣﺪس و گمان و در اﺻﻄﻼح، واردﺷﺪن ﺑﻪ ﺗﻌﺎﻣﻼت مالی پُرریسک، ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺳﻮد ﺑﺮدن از ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ارزش یک کالا ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺖ اﺳﺖ. به عبارت دیگر، ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزی، تصمیمگیری در ﺷﺮاﯾﻂ مبتنی بر احتمالا و ریسکپذیر کردن یک کالا، خدمت، دارایی و سرمایه در مواجهه با یک موقعیت نااطمینان محور است. در تعریفی دیگر و از منظر برخی منابع، ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزی مخرب، تصمیمسازی برای ورود و انجام معاملات و مبادلات پُرریسک، کوتاهمدت و مبتنی بر شایعات، یعنی در شرایط جهل نسبت به ارزش و تغییرات و نوسانات کالا، خدمات، طبقه دارایی و سرمایه موردنظر است. اساسا ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزی ﺑﺎ هدف دستیابی ﺑﻪ ﺳﻮد، از طریق پیشبینی ﺗﻐﯿﯿﺮات و نوسان ﻗﯿﻤﺖ در بازارهای مالی، دارایی و سهامی انجام میشود، تغییرات و نوساناتی که با علل طبیعی یا غیرطبیعی همراه است.
ﻫﺮ چقدر مکانیزمها و سازوکارهای یک اقتصاد پیچیدهتر و مهارت سوداگران بیشتر میشود، ﻃﻮل ﻣﺪت ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزی کوتاهتر میشود. با فرض احتمالی بودن قیمتها در بازارهای پُرمبادله، پدیده سفتهبازی یک جز ذاتی از بازار خواهد بود. زیرا این فرض که تمامی خریداران براساس یک تحلیل بنیادین و با نظر به متغیرهای اقتصادی اقدام به تصمیمگیری در مورد خرید و فروش میکنند، انگارهای دور از واقعیت به نظر میرسد، چرا که بسیاری از معاملهگران نه بر اساس تحلیلهای بنیادین، بلکه بر مبنای پیشبینیهای خود اقدام به خرید و فروش کالا میکنند.
آیا سفتهبازان، معاملهگران و سرمایهگذاران در یک جایگاه قرار میگیرند؟
به عقیده "جان مینارد کینز"، تفاوت بین سفتهبازی و سرمایهگذاری در این است که سرمایهگذاران معمولا بر اساس مجموعهای از تحلیلهای بنیادین به فعالیت سودده میپردازند، اما سفتهبازان از طریق تخمین صحیح از عوامل روانی حاکم بر بازار سود کسب میکنند. فرق سفتهباز و معاملهگر را میتوان در افق دید این دو موجودیت در سرمایهگذاری دانست، در حالی که معاملهگران با افق دید بلندمدت سعی میکنند با کاهش ریسک معاملات، سود مورد انتظار خود را به حداکثر برسانند، سفتهبازان سعی میکنند با درگیر شدن در معاملات پُرریسک در زمان نوسان کوتاهمدت به بیشترین سود دست پیدا کنند. به همین دلیل است که بحث بر سر نحوه تعامل سیستمهای نظارتی با سفتهبازان یکی از موضوعات داغ و همواره ترند در بین کارشناسان و صاحبنظران و تحلیلگران اقتصاد بینالملل است.
به عقیده متخصصان اقتصاد بازارهای مالی، فعالیتهای سفتهبازی از یکسو باعث پویایی بازار و از سوی دیگر با انباشت ریسکهای بالا باعث تهدید سلامت بازار میشوند. بنابراین از یکسو نه میتوان چنین فعالیتهایی را (با فرض وجود امکان فنی) حذف کرد و نه میتوان درجه آزادی سفتهبازان را در حد تهدید کل سیستم مالی افزایش داد.
ماهیت سودگراییهای مخرب و غیرمخرب چیست؟
براساس طبقهبندیهای علمی و تجربی معتبر بینالمللی، ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزی در ﺑﺎزارهای مالی، کالایی، دارایی و سهامی را میتوان به دو نوع کلیِ "سفتهبازی طبیعی / غیرمخرب" و "سفتهبازی غیرطبیعی/ مخرب" تقسیمبندی کرد. در واقع، ﺑﺮاﺳﺎس درﺟﻪ و ﻧﻮع ریسک و اقداماتی که در ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﻗﯿﻤﺖ و کسب سود انجام میشود و همچنین ، آثار مثبت و منفی یک عملکرد سوداگریانه و سفتهبازانه بر بهرهوری بنگاهها و رشد اقتصاد و رفاه شهروندان، میتوان میان سفتهبازی طبیعی و غیرطبیعی، تمایز قائل شد. سفتهبازان نوع اول یعنی فعالان جرگه سفتهبازی طبیعی و غیرمخرب، پس از بررسی دقیق ارزش ذاتیِ قابل معامله یک کالا، خدمت، طبقه دارایی و سرمایه و به عنوان نمونه در بازار سهام، با بررسی توانایی مالی و کارایی شرکتها مبتنی بر مولفههایی نظیر دارایی، حجم فروش، ﺳﻮد و ﻃﺮحﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪای شرکت، سرمایهگذاری میکنند. اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزان، ﺑﻪ یک جریان رﻗﺎﺑﺖ طبیعی و روﻧﻖ کالا، خدمت، دارایی و یا سهام شرکتهای کارآمد و در ﻧﺘﯿﺠﻪ، ﺗﻌﺎدل و روﻧﻖ در ﺑﺎزارهای مالی، دارایی و سهامی و در ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﺑﻪ نرخ رشد کلی یک اﻗﺘﺼﺎد کمک میکنند.
ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزان نوع دوم، یعنی فعالان جرگه سفتهبازی غیرطبیعی و مخرب، ﺗﻨﻬﺎ در ﺻﺪد سودآوری برقآسا، پُرشتاب، ﺳﺮﯾﻊ، آﺳﺎن و ﺑﺪون زﺣﻤﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﯿﺶ از آنکه به کیفیت، سطح ارزشمندی، نقدشوندگی و سایر مولفههای موثر در انتخاب یک خدمت، کالا، طبقه دارایی و هویت سرمایهای و سهامی بنگردند و تحلیل جدی و عمیقی در باب ارزش ذاتی، کارایی، راندمان و بهرهوری یک خدمت، کالا، دارایی یا شرکت بورسی و حتی یک سهام، داشته باشند، نوسانات محتمل، تصادفی و غیرتجاری و غیرکاربردی را مدنظر قرار میدهند و قصد و انگیزهای از بابت اینکه بازارهای مالی، دارایی و سهامی، پویاتر و قدرت نقدشوندگی، بیشتر شود و وضعیت و کیفیت کالا یا تکنولوژی بهبود یابد و در مجموع، منفعت و سود رسانی عمومی و فراگیر ایجاد گردد، ندارند. همچنین پایه و اﺳﺎس تصمیمگیری در اﯾﻦ ﻗﺴﻢ از ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزی، مبتنی بر ﺷﺎﯾﻌﻪﻫﺎی غیرواقعی، گسترده و فراگیر در بازارهای مالی، دارایی و سهامی است. به عنوان نمونه، یک عده سفتهبازِ سوداگر حرفهای در یک بازار بورس اوراق بهادار، شایعات و جوسازیهای مهندسیشده را ایجاد و پراکنده میکنند و عدهای دیگر، کورکورانه این اطلاعات نامتقارن و پُر از تورش را پذیرفته و بر طبق آن، اقدام به خرید و فروش مینمایند که به این نوع از سفتهبازی، سفتهبازی کورکورانه گفته میشود. واﻗﻌﯿﺖ امروز ﺑﺎزارهای ﺳﻬﺎمی در جهان اﯾﻦ اﺳﺖ که ﻣﯿﺰان بروز ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزی کورکورانه ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﺳﻔﺘﻪﺑﺎزیهای طبیعی، غیرمخرب و منطقی است که همین امر، موجب ناپایدار شدن و افزایش یا کاهش غیرطبیعی قیمتها در بازارهای مختلف مالی، دارایی و سرمایهای و سهامی میشود.
به همین خاطر است که بر مبنای یک فرضیهی مستدل، سفتهبازی غیرطبیعی و مخرب، موجب کاهش سطح رفاه اجتماعی در یک کشور میشود. زیرا بستر اقدامات معاملاتی و مبادلاتی سفتهبازانه و سوداگرایانه مخرب، یک بازی حاصل جمع منفی و به اصطلاح، یک بازی باخت-باخت است و زیان اجتماعی ناشی از سفتهبازی غیرطبیعی که شامل ﻫﺰﯾﻨﻪ اﻧﺠﺎم ﻣﺒﺎدﻟﻪ (مشتمل بر ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎی ﺟﺴﺘﺠﻮ، ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎی جابجایی بستههای حقوق مالکیت و هزینههای انتقال فیزیکی دو دارایی مورد مبادله)، ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻓﺮﺻﺖ اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺒﺎدﻟﻪ، ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺳﺮﻣﺎیه اختصاص داده شده به سفتهبازی و ﻣﻄﻠﻮﺑﯿﺖ ﻣﻮرد ﻣﺒﺎدﻟﻪ است، پیامدهای منفی قابل توجهی بر اتمسفر عمومی جامعه و نرخ رفاه اجتماعی در یک اقتصاد دارد.
نظر شما