بازار ارز در ایران همواره یکی از مهمترین مسائل اقتصادی بوده که تاثیرات زیادی بر سایر بخشهای اقتصادی، از جمله تورم، تجارت خارجی و رفاه عمومی دارد. در ماههای اخیر، شاهد نوسانات قابل توجهی در بازار ارز بودهایم که بهویژه با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی داخلی و بینالمللی، توجه زیادی را جلب کرده است. یکی از چالشهای اصلی این بازار، وجود نوسانات شدید است که اغلب بهویژه در مواقع بحرانی، بهسرعت میتواند منجر به افزایش غیرمستقیم قیمت کالاها و خدمات شود. در این میان، نقش بانک مرکزی بهعنوان نهاد مسئول کنترل و تنظیم بازار ارز و جلوگیری از هیجانات اقتصادی، بیشتر از همیشه برجسته میشود.
یکی از ویژگیهای بارز بازار ارز در کشور، نوسانات شدید و دورهای است که عمدتاً تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله تحریمها، وضعیت سیاسی و اقتصادی داخلی، تغییرات قیمت نفت و انتظارات روانی جامعه قرار دارد. در چنین شرایطی، هنگامی که نشانههای بحران اقتصادی یا سیاسی بهویژه در سطح بینالمللی بروز میکند، بازار ارز تحت تاثیر هیجانات قرار میگیرد و نرخ ارز بهطور غیرقابل پیشبینی و بهسرعت افزایش مییابد. در سالهای اخیر، نمونههای متعددی از اینگونه نوسانات در بازار ارز مشاهده شده است.
با این حال، یکی از ویژگیهای قابلتوجه در این دوره زمانی، کاهش تب نوسانات ارزی بهویژه در مقایسه با سالهای قبل بوده است. یکی از مصادیق اخیر آن، تب فعالسازی مکانیزم ماشه یا اسنپبک بود. این اتفاق با نوسانات شدید و غیرقابل پیشبینی در بازار ارز همراه بود و منجر به افزایش التهابات و انتظارات تورمی شد اما در حال حاضر، با توجه به اقدامات تنظیمگر و مدیریت بحران از سوی بانک مرکزی، این تب اسنپ بک بهطور قابلتوجهی کاهش یافت و بازار ارز از میزان قابلتوجهی از این هیجانات رهایی یافته است. نقش بانک مرکزی در این تحولات بسیار حیاتی بوده است. بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهای چرخهای در حوزه بازار ارز، تلاش کرده تا این بازار را بهسمت ثبات نسبی هدایت کند. علاوه بر این، بانک مرکزی در تلاش است تا نرخ ارز را در سطحی معقول و منطقی نگه دارد و از افزایش شدید آن جلوگیری کند.
از دیگر اقداماتی که بانک مرکزی در جهت مدیریت بازار ارز اتخاذ کرده، میتوان به تاکید بر شفافیت در تخصیص ارز و نظارت بیشتر بر بازار غیررسمی اشاره کرد. یکی از مشکلاتی که در گذشته بازار ارز را دچار بحران کرده بود، وجود معاملات غیررسمی و عدم شفافیت در تخصیص ارز بود. بانک مرکزی بهمنظور کاهش این مشکلات، نظارت بر بازار ارز را تقویت کرده و سعی کرده که از انتقال ارز به سمت بازارهای غیررسمی جلوگیری کند. همچنین، با تقویت سیستمهای معاملاتی و اطلاعرسانی شفاف، بانک مرکزی تلاش کرده که پیشبینیپذیری نرخ ارز برای فعالان اقتصادی و مردم فراهم شود.
یکی از دستاوردهای مهم بانک مرکزی در این زمینه، ایجاد ثبات نسبی در نرخ ارز در برابر دیگر ارزها است. این ثبات نسبی به فعالان اقتصادی کمک کرده تا در تصمیمات مالی و تجاری خود، پیشبینیهای دقیقتری داشته باشند و از نوسانات بزرگ و غیرقابل پیشبینی جلوگیری کنند. پیشبینیپذیری نرخ ارز برای فعالان اقتصادی بسیار اهمیت دارد، چرا که تغییرات غیرمنتظره در نرخ ارز میتواند منجر به افزایش هزینهها و عدم قطعیت در معاملات تجاری شود. در چنین شرایطی، شرکتها و فعالان اقتصادی قادر نخواهند بود که برنامهریزی دقیقتری برای آینده داشته باشند و این موضوع بهطور مستقیم بر رشد اقتصادی کشور تاثیر منفی خواهد گذاشت.
یکی دیگر از اقدامات بانک مرکزی، تقویت تعاملات رسانهای و اطلاعرسانی شفاف در خصوص سیاستهای ارزی است. بانک مرکزی ایران در این راستا با برگزاری جلسات خبری و انتشار گزارشها و تحلیلهای مختلف، سعی در ارائه اطلاعات صحیح و شفاف به مردم و بازار داشته است. این اقدام موجب شده که از ایجاد هیجانات و شایعات در بازار ارز جلوگیری شود و فعالان اقتصادی و مردم با اطمینان بیشتری در خصوص تصمیمات اقتصادی خود عمل کنند. در مجموع، هرچند بازار ارز کشور همواره با چالشها و نوسانات متعددی روبرو بوده است، اما اقدامات بانک مرکزی در جهت حفظ ثبات نسبی این بازار و ایجاد پیشبینیپذیری در نرخ ارز، قابل توجه بوده است. این اقدامات علاوه بر ایجاد آرامش در بازار ارز، میتواند به بهبود شرایط اقتصادی کشور و افزایش اعتمادعمومی نسبت به سیاستهای اقتصادی منجر شود. با این حال، همچنان نیاز به توجه مستمر به این بازار و اتخاذ سیاستهای کارآمد وجود دارد تا از هرگونه بحران ارزی جدید جلوگیری شود و ثبات اقتصادی کشور حفظ شود.
صف تامین ارز کوتاه میشود
سیاست مکمل در سمت عرضه همزمان در "تالار دوم" مرکز مبادله دنبال شد؛ جایی که اسکناس دلار و یورو برای گروههای مشخصی از صادرکنندگان و واردکنندگان امکان معامله پیدا میکند. تعیین دامنه صادرکنندگان مجاز از صنایع غذایی و آبزیان و شیلات گرفته تا خدمات فنی–مهندسی و فناوری و بنگاههایی که کمتر از یارانه بهرهمندند در واقع نوعی تفکیک مبتنی بر منشاء ارز و عمق پیوند با زنجیره واقعی تولید است. این چینش از منظر خردبازاری مهم است، چون کیفیت و پایداری جریان ارز ورودی را ارتقا میدهد؛ ارز حاصل از خدمات فنی–مهندسی یا صادرات غذایی، هم از نظر ریسکهای تحریمی کمنوسانتر است و هم از نظر زمانبندی ورود، قابلیت برنامهریزی بهتری دارد. وقتی عرضه در تالار دوم از این جنس پُر میشود، کشف قیمت در بازاری با ترکیب بازیگران حرفهایتر انجام میگیرد و "پهنای باند" نرخها محدود میشود؛ همین محدودیت نوسان، به کانال انتظارات سیگنال میدهد که کف و سقفهای معقول دوباره معنا یافتهاند.
در سمت تقاضا هم اجازه تامین ارز برای واردکنندگان مشخص در چارچوب تالار دوم، اگرچه در نگاه اول ممکن است در تعارض با اولویتهای واردات ضروری به نظر برسد، اما از دیدگاه مدیریت ریسک ارزی میتواند فشار را از بازار غیررسمی تخلیه کند. کالاهایی با کشش تقاضای بالاتر و چرخه تامین کوتاهتر، اگر کانال رسمی و شفاف برای تامین ارز داشته باشند، انگیزه آربیتراژ قیمتی و شکلگیری بازار سایه پیرامونشان تضعیف میشود. نکته کلیدی در موفقیت این بخش، شفافیت مستمر و دسترسی برابر به اطلاعات تالار است تا امتیاز اطلاعاتی برای گروههای خاص شکل نگیرد و تقاضای سوداگرانه از مسیر دسترسی نامتقارن تغذیه نشود. پیوند خوردن این تالار با گزارشدهی منظم درباره حجم عرضه و متوسط قیمتهای معاملهشده، همان چیزی است که به فعال اقتصادی کمک میکند برنامه خرید خود را زمانبندی و ریسک نوسان را پوشش دهد.
این دو ابزار تخصیص پلکانی به واردکنندگان خُرد و سازماندهی عرضه و تقاضای اسکناس در تالار دوم در کنار هم، دقیقاً همان منطق ثبات با قابلیت پیشبینی را که سیاستگذار بهدنبالش است تقویت میکنند. وقتی واردکننده بداند در آستانههای معینی از حجم سفارش، زمان انتظار کوتاهتر و مسیر تامین روشنتر است، بودجهبندی نقدینگی و قراردادهای فروش خود را با اعتماد بیشتری میچیند. صادرکننده هم وقتی مطمئن باشد ارز حاصل از فروشش در بازاری با عمق کافی و خریداران شفاف به فروش میرسد، رفتار بازگشتی ارز را تعویق نمیاندازد. خروجی ترکیبی اینها در سطح کلان، کاهش دامنه نوسان روزانه و هفتگی، کاهش فاصله نرخهای موازی و رسمی و نهایتاً فروکش کردن همان موجهای تند اسنپبک است.
نظر شما