یکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۹
واکنش سریع حملات به بازارها را ناکام گذاشت

دشمن با وجود تلاش‌های همه‌جانبه و بی‌وقفه در بُعد نظامی، سایبری و رسانه‌ای در جریان جنگ ۱۲ روزه و حتی پس از آن، به هدف خود مبنی بر ناآرام‌سازی افکارعمومی نرسید.

حمید کمار - پژوهشگر اقتصادی: بیش از سه دهه از مطرح شدن موضوع انتظارات در ادبیات رایج علم اقتصاد می‌گذرد. هرچند موضوع انتظارات در ادبیات علم اقتصاد پیشینه‌ای بیش از نیم قرن دارد، اما این شاخص به ویژه پس از طرح ایده انتظارات عقلایی به شکل پُررنگی در مباحث نظری علم اقتصاد وارد شد. با مطرح شدن موضوع انتظارات عقلایی، مشخص شد ادراک مردم از وضعیت آینده اقتصاد، بر تصمیمات کنونی آنها، شاخص‌های کلیدی اقتصاد و در نهایت بر کارایی سیاست‌های اقتصادی تاثیری جدی دارد. به عنوان مثال، زمانی که مردم نسبت به شرایط بازار کار احساس نااطمینانی زیادی داشته باشند، مصرف خود را تا حدی کاهش داده و بیشتر پس‌انداز می‌کنند. همچنین زمانی که مردم به این باور برسند که در آینده نزدیک سطح قیمت‌ها به میزان چشمگیری افزایش خواهد یافت، خریدهای خود را زودتر انجام داده و سپرده‌های نقد خود را تا حد امکان به دارایی‌های امن همچون طلا تبدیل می‌کنند تا کمترین آسیب را از تورم احتمالی پیش‌رو ببینند. در چنین شرایطی، هجوم تقاضا باعث می‌شود پیش از وقوع عامل احتمالی بروز تورم، سطح قیمت‌ها واقعا افزایش یافته و عملا آنچه در ذهن‌ها جریان داشت، به واقعیت بپیوندد.

موارد یاد شده باعث شد از سال‌ها پیش، انتظارات به دغدغه اساسی سیاست‌گذاران اقتصادی تبدیل شود. بر همین اساس، به موازات سنجش شاخص‌های اقتصادی مختلف به ویژه شاخص‌های کلیدی، انتظارات مرتبط با آنها نیز اندازه‌گیری می‌شود تا احساس و ادراک عاملان اقتصادی از مسیر آینده آن شاخص آشکار شود. یکی از کلیدی‌ترین شاخص‌ها که سنجش انتظارات عاملان اقتصادی از آن بسیار اهمیت دارد، تورم است. از آنجا که تورم یکی از مهم‌ترین شاخص‌هادر اقتصاد است، سنجش انتظارات برای سیاست‌گذاران کشورها اهمیت بسیاری دارد تا جایی که شاخص انتظارات تورمی را برای مقاطع زمانی کوتاه‌مدت (تا یکسال) و بلندمدت (۵ یا ۱۰ سال) اندازه‌گیری می‌کنند. همچنین در بسیاری از بانک‌های مرکزی جهان، مهار انتظارات بلندمدت در سطح مقدار خاصی (مثلا ۲ درصد) به عنوان هدف سیاستی تعریف شده است.

با درک حقایق یاد شده، می‌توان علت برنامه‌ریزی‌ها و تلاش‌های رسانه‌های فارسی زبان خارجی برای ایجاد نگرانی در مردم نسبت به آینده اقتصاد به ویژه در موضوع تورم را دریافت. یکی از شگردهای همیشگی این رسانه‌ها، ایجاد نگرانی در مردم نسبت به آینده اقتصاد و شاخص‌های مختلف است. بزرگنمایی مسائل موجود، تولید شایعات خبری در موضوعات اقتصادی نظیر کمبود کالا، ترسیم چشم‌انداز سیاه از شاخص‌های اقتصادی، برخی از رایج‌ترین تولیدات این رسانه‌ها برای ناآرام کردن افکارعمومی جامعه ایران طی دهه‌های گذشته بوده است.

یکی از آخرین و البته آشکارترین نمونه این تلاش‌ها، تولیدات این رسانه‌ها در برهه جنگ ۱۲ روزه بود. در آن مقطع، رسانه‌های فارسی زبان خارجی با ایجاد نگرانی در مردم نسبت به کمبود کالاها، تلاش کردند مردم را مجاب به هجوم به فروشگاه‌ها کنند تا هدف آنان در ایجاد کمبود کالا در فروشگاه‌ها به صورت واقعی محقق شود. این رسانه‌ها همچنین با بزرگنمایی نوسانات بازار ارز و ترسیم چشم‌انداز موهوم از نرخ ارز در آینده نزدیک، تلاش کردند تا انتظارات تورمی را در جامعه شعله‌ور کرده و از این طریق، رفتارهای مخرب را در سطح بزرگی از جامعه شکل دهند. تمرکز این رسانه‌ها به ترغیب مردم به خرید و احتکار کالاهای ضروری، با هدف ایجاد بحران کمبود کالا، خرید ارزهای خارجی یا ارز دیجیتال با هدف تشدید خروج سرمایه و افزایش بیشتر نرخ ارز و در نهایت آسیب رساندن به اقتصاد و ایجاد نارضایتی در مردم بود.

جنگ روانی رسانه‌های فارسی زبان غربی اما در داخل بی‌پاسخ نماند. بانک مرکزی در همان روز نخست جنگ، اقداماتی برای حفظ آرامش روانی جامعه و مهار انتظارات اتخاذ کرد. دستور رئیس کل بانک مرکزی برای تخصیص ارز برای تامین کالاهای اساسی، یکی از فوری‌ترین تدابیری بود که با هدف ایجاد اطمینان در مردم نسبت به امن بودن جریان تامین کالا اتخاذ شد. بانک مرکزی همچنین در مواجهه با حمله سایبری به سیستم‌های خدمات‌رسانی دو بانک، ضمن حمایت فوری از آنها برای بازیابی سیستم‌ها، برخی از امور مهم نظیر پرداخت حقوق‌های کارمندان در روز پایانی ماه را انجام داد تا از این مسیر، هیچگونه نگرانی به مردم منتقل نشود. ایجاد ممنوعیت معاملات شبانه برای صرافی‌های رمزارز با هدف جلوگیری از خروج سرمایه در ساعات بدون نظارت، مداخله در بازارهای ارز و رمزارز برای محدود کردن دامنه نوسان این بازارها و در نهایت مهار انتظارات ناشی از آن، حضور میدانی در برخی شعب بانکی در سطح شهر تهران، حضور در رسانه ملی و ارائه توضیحات به مردم به منظور ایجاد اطمینان نسبت به پایداری نظام مالی، بخشی از دیگر اقدامات سیاست‌گذار برای مهار انتظارات در شرایط جنگی بود.

شواهد مختلف نشان می‌دهد دشمن با وجود تلاش‌های همه‌جانبه و بی‌وقفه در بُعد نظامی، سایبری و رسانه‌ای در جریان جنگ ۱۲ روزه و حتی پس از آن، به هدف خود مبنی بر ناآرام‌سازی افکارعمومی نرسید. بی‌تردید یکی از مهم‌ترین دلایل این ناکامی، حس میهن‌دوستی ایرانیان بود که باعث بی‌اثر شدن تبلیغات و جنگ روانی رسانه‌های وابسته به آنان شد. در این میان، تدابیر سیاست‌گذار در کم کردن نوسانات بازارهای مختلف و همچنین تداوم بی‌وقفه خدمات‌رسانی نظام مالی هم به بی‌اثر شدن جنگ روانی دشمن کمک کرد. با همه این موارد اما جنگ اخیر، لزوم طراحی مجموعه تدابیر مختلف برای به حداقل رساندن آسیب‌های وارده به کشور در صورت بروز مجدد این حوادث را آشکار کرد. ایمن‌سازی سامانه‌های خدمات‌رسانی بانک‌ها، طراحی چارچوب‌های تنظیم‌گری ویژه برای دوران جنگ در حوزه‌های مختلف به ویژه برای بازار ارز و رمزارز، طراحی یک سیاست ارتباطی فعال برای مقابله با جنگ روانی دشمن، ایجاد کانال‌های ایمن برای تداوم ارتباطات مالی داخلی و بین‌المللی در شرایط جنگی، برخی از مهم‌ترین درس‌های جنگ تحمیلی اخیر برای نظام مالی و به ویژه بانک مرکزی بود.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha