پروفسور ربکا جاج، رئیس دانشکده اقتصاد کالج سنت اولاف آمریکا معتقد است که اگر ایران ارز قویتری میخواهد، نیاز به واردات کمتر و صادرات بیشتر دارد. جاج، رئیس دانشکده اقتصاد کالج سنت اولاف آمریکا است که میگوید داشتن ارز قوی یا ضعیف، به موقعیت نسبی اقتصاد یک کشور بستگی دارد، زیرا مربوط به وضعیت واردات در مقابل صادرات است.
یک ارز قوی فقط برای کشوری که صرفاً واردکننده است مفید است. دلار قوی برای یک کشور مثلا ایالات متحده آمریکا به این معنی است که صادرات این کشور گرانتر است. اگر ایران یک پول ملی قوی می خواهد، باید ارزش واردات خود را نسبت به صادراتش کاهش دهد. ایران باید خودکفاتر باشد و یا باید تقاضا برای صادرات خود را افزایش دهد. حال با فرض اینکه ایران یک ارز قوی می خواهد، سوال جالب این است که چرا در وهله اول ارز قوی را میخواهد؟
حال این سوال مطرح است که چه کشوری نمیخواهد ارز قوی داشته باشد؟ جواب ساده به آن این است، کشورهایی که صرفاً صادرکننده هستند. حال چه کشوری میخواهد ارز ضعیف داشته باشد؟ جواب ساده این است، کشورهایی که صرفاً صادرکننده هستند. بر این اساس، کشورها باید مزیتهای نسبی خود را در بازار جهانی کشف کنند و از آنجا بهره ببرند.
رئیسجمهور اسبق آمریکا، "رونالد ریگان" ایدهای را در دهه 80 میلادی داشت و بخش کشاورزی ایالات متحده را نابود کرد. لذا باید با این سوال شروع کرد که آیا ایران میخواهد و باید واردکننده صرف باشد یا صادرکننده صرف؟ اگر ایران بخواهد و باید صادرکننده صرف باشد، ارز ضعیف باید مد نظرش باشد. ولی یک ریال قوی به آن به عنوان یک واردکننده محض کمک خواهد کرد.
دستیابی به رشد اقتصادی مثبت و کنترل تورم برای هر اقتصادی مفید است. اما این اهداف با نرخ رشد ارزش بینالمللی پول ملی ارتباطی ندارد، چون ارزش پول ملی با تراز تجاری ارتباط دارد. برای نمونه ایالات متحده آمریکا تراز تجاری منفی دارد، اما رشد اقتصادی مثبت و نرخ تورم رو به کاهش است.
ایران باید در وهله اول واردات را کاهش دهد و در عین حال، این کشور باید صادرات را افزایش دهد و راه حل ساده این است. این بدان معناست که ایران باید فعالیتهایی را دنبال کند که تقاضا برای کالاهای ایرانی را در دنیا افزایش دهد و از آنسو نیز تقاضای خود را برای واردات کاهش دهد. بخشی از این موضوع به مسائل و راهکارهای سیاسی باز میگردد که ایران درگیر آن است.
برای نمونه، نرخ ارز ایالات متحده آمریکا در دوره اول ریاستجمهوری "رونالد ریگان" چنین وضعیتی را تجربه کرد. ریگان تصمیم گرفت که آمریکا یک دلار قوی میخواهد و این متناسب با تصور سلطهجویی بود. ریگان این کار را با همراهی رئیس فدرال رزرو، "پل ولکر" انجام داد و عرضه پول را کاهش داد که منجر به افزایش نرخ بهره شد که به نوبه خود باعث افزایش تقاضا برای دلار آمریکا شد. این اقدام نهایتا منجر به افزایش ارزش دلار نسبت به سایر ارزها شد. دلار حتی وقتی صادرات ما ضعیفتر بود نیز قویتر شد. البته باید توجه داشت که این سیاست، نادرست و اشتباه بود. بنابراین در خصوص این موضوع که چرا یک ارز قویتر ایده خوبی است، باید این موضوع را در نظر داشت که این مسئله واقعاً به موقعیت نسبی اقتصاد بستگی دارد، زیرا مربوط به وضعیت واردات در مقابل صادرات است.
نظر شما