سه‌شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۵
بانک مرکزی در خط مقدم نبرد اقتصادی

اقتصاددان مصری معتقد است: بانک‌های مرکزی روی طناب باریکی راه می‌روند که هر حرکت اشتباه و نسنجیده‌ای می‌تواند بازارها را به سمت آشفتگی بیشتر سوق دهد.

تصمیمات بانک‌های مرکزی در جهان معمولا در راستای ثبات‌بخشی به بازارها و حفظ استحکام اقتصاد اتخاذ می‌شود. اینکه تا چه میزان این نهاد سیاست‌گذار بتواند تصمیمات تاثیرگذارتری بر بازار ارز، کنترل تورم، مهار رشد نقدینگی و هدایت آن به تولید و ... بگیرد، به عوامل گوناگونی از جمله اوضاع سیاسی و تحولات در عرصه بین‌الملل نیز وابسته است. درگیری‌ها، وقوع جنگ، تحولات سیاسی و ...، در کنار برخی مشکلات داخلی مانند کسری بودجه دولت‌ها، ناترازی بانک‌ها، وضعیت صندوق‌های بازنشستگی و مواردی از این دست، مستقیما بر کارکرد بانک‌ها در اقتصاد تاثیر دارد. از اینرو بانک مرکزی نهادی نیست که بتواند تصمیمات خود را در یک فضای بسته و ایزوله اتخاذ و اجرایی کند، بدون اینکه تحولات گوناگون بر عملکرد و تصمیمات این نهاد تاثیری داشته باشند."هانی ابوالفتوح"، اقتصاد دان و کارشناس امور بانکی از کشور مصر به پرسش‌های مطرح شده درباره تحولات سیاسی و تاثیر آنها بر اقتصاد به ویژه عملکرد بانک‌های مرکزی و واکنش بازار ارز به تحولات، پاسخ گفت.

آیا وقوع تنش‌های سیاسی، جنگ‌ها و تحولات ناگهانی در جهان، بر اقدامات بانک‌های مرکزی تاثیر منفی دارد؟ آیا تنش سیاسی، اثرگذاری تصمیمات بانک‌های مرکزی را کاهش می‌دهد؟

بله، تحولات و تنش‌های سیاسی تاثیر مستقیم دارند. در زمان ناآرامی‌های سیاسی و جنگ‌ها، بانک‌های مرکزی به بازیگر کلیدی تبدیل می‌شوند که همه نهادها آن را زیر نظر می‌گیرند. اثر تصمیمات پولی در مواجهه با انتظارات جامعه مورد سنجش قرار می‌گیرند. گویی این نهادها روی طناب باریکی راه می‌روند که هر حرکت اشتباه و نسنجیده‌ای می‌تواند بازارها را به سمت آشفتگی بیشتر سوق دهد.

بانک‌های مرکزی در مواجهه با معضل تورم چگونه باید رفتار کنند؟ جلوگیری از بروز نوسان در بازار ارز تا چه میزان می‌تواند به حل مسئله تورم کمک کند؟

تورم موضوع مهمی در معادلات جامعه است و صرفا یک شاخص در گزارش‌های ماهانه نیست، بلکه یک واقعیت روزمره برای مردم تلقی می‌شود که تحولات گوناگونی بازارها از جمله افزایش هزینه‌های حمل و نقل تا افزایش قیمت موادغذایی و انرژی را شامل می‌شود. به همین دلیل است که بانک‌های مرکزی اغلب با سیاست‌های پولی مانند افزایش نرخ بهره یا کاهش نقدینگی برای مقابله با تورم اقدام می‌کنند، اما واضح است که این ابزارها به تنهایی کافی نیستند. ثبات پول ملی ضروری است، زیرا هرگونه کاهش ارزش آن به طور مستقیم در قیمت واردات منعکس می‌شود و فشار بر خانوارها را افزایش می‌دهد. به عبارت ساده، حفظ قدرت پول ملی به معنای حفظ قدرت خرید جامعه است.

بانک‌های مرکزی معمولا سازمان‌های ویژه‌ای در اقتصادها محسوب می‌شوند که باید از اقتدار و قدرت کافی برای تصمیم‌گیری‌های مهم برخوردار باشند. دخالت دولت‌ها و سایر سازمان‌ها در امور بانک‌های مرکزی، چه نتایجی را خواهد داشت؟

استقلال بانک مرکزی موضوع بسیار مهمی است. تاریخ نشان می‌دهد که دخالت دولت در سیاست‌گذاری پولی به دلایل سیاسی کوتاه‌مدت، اغلب منجر به نتایج معکوس می‌شود. وقتی این استقلال از بین می‌رود، بازارها اعتماد خود را از دست می‌دهند، خروج سرمایه سرعت می‌گیرد، تامین مالی خارجی دشوارتر می‌شود و بازار سیاه گسترش می‌یابد. بنابراین، استقلال بانک مرکزی بیشتر یک سپر محافظ است تا یک اقدام بوروکراتیک.

معمولا اولین ضربات ناشی از جنگ‌های اقتصادی و روانی بر علیه کشورها در فضای مجازی و واقعی، به اقدامات بانک‌های مرکزی وارد می‌شود و سیاست‌های ضدتورمی این رگولاتور مهم اقتصادی را با چالش مواجه می‌کند. شیوه مقابله با اینگونه مشکلات چگونه باید باشد؟ آیا بانک مرکزی باید کار رسانه‌ای ویژه را در دستور کار خود داشته باشد؟

موضوع جالب توجه اینجاست که خود بانک‌های مرکزی به هدف جنگ‌های اقتصادی و رسانه‌ای تبدیل شده‌اند. در جهانی که اخبار و شایعه‌ها به سرعت در حال گردش هستند، این نهادها در معرض کمپین‌های سازمان‌یافته‌ ایجاد شک و تردید قرار دارند. اینجاست که ساختن یک روایت رسانه‌ای متفاوت اهمیت پیدا می‌کند. ارائه بیانیه‌های روشن با زبانی قابل فهم و پیام‌های شفاف برای عموم ضروری است، چرا که سیاست‌های پولی هر اندازه هم که درست اتخاذ شوند، اگر داستانشان به شیوه‌ای قانع‌کننده روایت نشود، تاثیر خود را از دست خواهند داد. البته بازارها توسط اعداد هدایت می‌شوند، اما به کلمات نیز واکنش نشان می‌دهند.

یکی از بازارهایی که به سرعت با افزایش میزان تنش‌ها و ریسک‌های سیاسی در کشورها واکنش نشان می‌دهد، بازار ارز است. چگونه باید از انتقال آثار منفی تنش‌های سیاسی به بازار ارز تا حد ممکن جلوگیری کرد؟

بازار ارز حساس‌ترین آیینه تنش‌ها است. صرف اخبار منفی سیاسی می‌تواند موجی از گمانه‌زنی‌های سریع را شعله‌ور کند. این بازار را نمی‌توان در برابر فشارها به طور کامل مصون نگه داشت، اما می‌توان این فشارها را از طریق اقداماتی از جمله مدیریت هوشمند ذخایر، تضمین جریان مداوم ارز خارجی و محدودسازی شایعات، کاهش داد. به طور خلاصه باید گفت که مهم‌ترین پیام این است که بانک‌های مرکزی دیگر صرفا نگهبانان تورم یا مدیران نرخ بهره نیستند، بلکه آنها امروزه نهادهایی هستند که بین اقتصاد، جامعه، اعداد و احساسات توازن برقرار می‌کنند. در جهانی که روزانه در نوسان است، ثبات صرفا به مفهوم فقط یک معادله مالی سخت نیست، بلکه داستانی از اعتماد است که به آرامی ایجاد می‌شود و تحت تاثیر کوچک‌ترین جزئیات، از یک بیانیه مطبوعاتی گرفته تا یک تصمیم سیاسی، قرار می‌گیرد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha