رضا فراهانی - پژوهشگر اقتصادی: تامین مالی زنجیره تامین(SCF)، به عنوان پارادایمی نوین، با همافزایی میان جریانهای اطلاعاتی، فیزیکی و مالی، نقشی بیبدیل در رفع شکاف نقدینگی بخشهای تولیدی، به ویژه صنایع کوچک و متوسط (SMEs)، ایفا میکند. این ابزار نوآورانه، از طریق کاهش هزینههای تامین مالی، تسریع گردش وجوه و ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید (TFP)، پتانسیل عظیمی برای شتابدهی به رشد صنعتی دارد. متن پیشرو با اتکا به تجارب موفق بینالمللی (۲۰۱۸-۲۰۲۵)، ابعاد و پیامدهای استقرار SCF در اکوسیستم مالی کشوری نظیر ایران را تا حدی واکاوی میکند. یافتهها نشان میدهد پیادهسازی اثربخش SCF، به ویژه با محوریت "ریورس فکتورینگ"، قادر است هزینه سرمایه در گردش بنگاهها را تا ۳.۵ درصد کاهش دهد، دوره وصول مطالبات را بین ۲۰ تا ۳۰ روز تقلیل بخشد و رشد بهرهوری کل عوامل تولید را سالانه بیش از دو درصد افزایش دهد. در نهایت، نقشه راهی شامل تدوین چارچوب مقرراتی شفاف برای ریورس فکتورینگ، توسعه پلتفرمهای دادهمحور و ادغام معیارهای محیطزیستی، اجتماعی و حکمرانی (ESG) برای بانک مرکزی و سایر نهادهای سیاستگذار ارائه میشود.
۱. ضرورت گذار به الگوهای نوین تامین مالی در اقتصاد ایران
اقتصاد ایران با چالشهایی نظیر تحریمها، نوسانات ارزی و محدودیت دسترسی به منابع مالی خارجی مواجه است. این شرایط، فشار مضاعفی بر بخشهای تولیدی، خصوصاً SMEs، وارد آورده است. شیوههای سنتی تامین مالی، با موانعی چون وثایق سنگین و فرآیندهای طولانی، آنچنان که باید پاسخگوی نیاز اقتصاد برای پویایی نیست. در این میان، گسترش تامین مالی زنجیره تامین(SCF) به عنوان یک راهکار اثباتشده جهانی، پتانسیل تحول در ساختار تامین مالی و بخش تولید کشور را داراست.
SCF با تغییر منطق اعتبارسنجی از اتکای صرف بر اعتبار مستقل هر بنگاه به سمت بهرهگیری از اعتبار خریدار اصلی و معتبر در زنجیره (Anchor Buyer)، میتواند دسترسی حلقههای پاییندست زنجیره به شبکه بانکی را متحول سازد. این متن به بررسی این مفهوم و ارائه نقشه راهی نسبتا عملیاتی برای بهرهبرداری از این ظرفیت توسط سیاستگذاران، میپردازد.
۲. واکاوی مفهومی تامین مالی زنجیره تامین
SCF مجموعهای یکپارچه از راهکارهای مالی مبتنی بر فناوری است که با هدف بهینهسازی جریانهای نقدی و کاهش هزینههای تامین مالی برای تمامی اعضای زنجیره تامین طراحی شده است. برخلاف تامین مالی سنتی، SCF دیدگاهی کلنگر دارد و با پیوند جریانهای اطلاعاتی، فیزیکی و مالی، ارزش افزوده برای کل زنجیره ایجاد میکند. اساس کار SCF، بهرهگیری از اعتبار "خریدار اصلی" (Anchor Buyer) برای تسهیل دسترسی تامینکنندگان کوچکتر به منابع مالی ارزانتر و سریعتر است که اغلب با حداقل نیاز به وثایق سنتی از سوی آنان امکان میپذیرد.
۲.۱. در حوزه تامین مالی زنجیره تامین(SCF)، دو رویکرد اصلی وجود دارد: استقراض و فروش مطالبات. رویکرد نخست، که ساختارهای مبتنی بر وام را شکل میدهد، بر دریافت پول در ازای وثیقهگذاری داراییها یا اعتبار روابط زنجیره تامین متمرکز است. رویکرد دوم، که پایه ساختارهای مبتنی بر مطالبات دریافتنی است، به فروش فاکتورها به یک شخص ثالث برای تامین نقدینگی فوری اشاره دارد. انجمن جهانی تامین مالی زنجیره تامین(GSCFF) این دو رویکرد را به عنوان دستهبندی اصلی ساختارهای SCF معرفی کرده است. نمودار زیر، مدلهای مختلفی که از این دو رویکرد نشات میگیرند را به تصویر میکشد:
۲.۱.۱. ابزار کلیدی: ریورس فکتورینگ (Reverse Factoring)
"ریورس فکتورینگ" یا "فکتورینگ معکوس" و یا همان "تامین مالی مطالبات تایید شده" یکی از کارآمدترین ابزارهای SCF است:
۱. تایید فاکتور: تامینکننده کالا را تحویل داده و فاکتور صادر میکند. خریدار، فاکتور تایید شده را برای نهاد مالی ارسال میکند.
۲. پیشنهاد تامین مالی: نهاد مالی، بر اساس اعتبار خریدار، به تامینکننده پیشنهاد پرداخت زودهنگام مطالبات با کسر نرخ تنزیل (مبتنی بر رتبه اعتباری خریدار) را میدهد.
۳. پرداخت زودهنگام: در صورت موافقت تأمینکننده، نهاد مالی بخش عمدهای از مبلغ فاکتور (مثلاً ۸۰-۹۵ درصد) را به وی پرداخت میکند.
۴. تسویه نهایی: در سررسید، خریدار مبلغ کامل را به نهاد مالی پرداخت کرده و نهاد مالی پس از کسر هزینهها، مابقی را به تامینکننده میدهد.
۲.۲. منافع SCF برای ذینفعان کلیدی
- تامینکنندگان (SMEs): دسترسی سریع به نقدینگی، کاهش هزینه تامین مالی، بهبود پیشبینیپذیری جریان نقدی.
- خریداران بزرگ: امکان افزایش دوره پرداخت بدون فشار بر تامینکنندگان، تثبیت زنجیره تامین، بهبود روابط با تامینکنندگان.
- نهادهای مالی: جریان درآمدی جدید با ریسک مدیریتشده (متکی بر خریدار بزرگ)، افزایش حجم معاملات، دسترسی به دادههای تجاری ارزشمند.
۳. پیامدهای استراتژیک SCF بر متغیرهای کلان اقتصادی
پیادهسازی گسترده SCF تاثیرات مثبت قابل توجهی بر شاخصهای کلان اقتصادی خواهد داشت:
- ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید (TFP): با آزادسازی منابع برای سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، نوسازی و فناوریهای نوین، SCF پتانسیل افزایش رشد سالانه TFP را بیش از دو درصد دارد. کاهش هزینههای مبادلاتی و تخصیص بهینه منابع نیز به این امر کمک میکند. در واقع به عبارتی، در این مدل بخشی از توان و پتانسیل اقتصادی جامعه که به دلیل عدم سهولت تامین مالی در روش سنتی منقبض است آزاد میشود.
- کاهش هزینه سرمایه برای بنگاهها: نرخ تنزیل در ریورس فکتورینگ بر اساس اعتبار خریدار اصلی است که منجر به کاهش هزینه تامین مالی برای تامینکنندگان، تا ۳.۵ درصد طبق برآوردها، میشود. این امر حاشیه سود و توان رقابتی را افزایش میدهد.
- افزایش تابآوری زنجیرههای تامین: SCF با ایجاد پایداری در جریان نقدی تامینکنندگان، احتمال اختلال در زنجیره تامین را کاهش داده و امنیت اقتصادی را تقویت میکند.
۴. درسهایی برای اقتصاد ایران:
- نقش حمایتی دولت و بانک مرکزی: ایجاد زیرساختهای قانونی، پلتفرمی و تشویقی.
- اهمیت فناوری: پلتفرمهای دیجیتال، فینتکها و بلاکچین ارکان کارایی SCF هستند.
- همکاری بینبخشی: ضرورت همکاری بانکها، موسسات مالی، شرکتهای بزرگ، SMEs و ارائهدهندگان فناوری.
- تمرکز بر SMEs : اولویتدهی به منافع SMEs در سیاستگذاریها.
۴.۱. چالشها و فرصتهای پیش روی توسعه SCF در ایران
چالشهای عمده:
- مقررات انتقال طلب (Assignment of Receivables) : نیاز به شفافسازی و تقویت چارچوب حقوقی برای پشتیبانی از ریورس فکتورینگ.
- فقدان زیرساخت جامع رتبهبندی اعتباری SMEها : پیچیدگی و پُرهزینه بودن اعتبارسنجی.
- عدم دسترسی به دادههای تجاری لحظهای (Real-time) : مانع ارزیابی سریع ریسک و اجرای روان SCF
- عدم آشنایی: نیاز به آموزش و فرهنگسازی.
۵. SCF، ابزار رونق تولید و عدالت مالی
تامین مالی زنجیره تامین یک ضرورت استراتژیک برای پاسخ به چالشهای نقدینگی اقتصاد ایران، به ویژه در بخش مولد SMEs است. پیادهسازی صحیح این روش تامین مالی منجر به کاهش هزینههای تامین مالی، تسریع گردش وجوه، ارتقای بهرهوری و تقویت تولید داخلی میشود. این مهم مستلزم تغییر نگرش از الگوهای وثیقهمحور به مدلهای مبتنی بر جریانهای اطلاعاتی و اعتبار زنجیرهای است.
در مجموع نهادهای سیاستگذار اقتصادی کشور با فراهم آوردن چارچوبهای حقوقی و مقرراتی، حمایت از زیرساختهای اطلاعاتی و ایجاد انگیزه برای مشارکت فعال نظام بانکی و بخش خصوصی، میتوانند قفلهای تامین مالی کارآمد را گشوده و زمینه را برای شکوفایی اقتصادی پایدار و فراگیر فراهم سازد. بدین جهت بدیهیست حرکت به سمت SCF، گامی اساسی در جهت تحقق عدالت مالی و توانمندسازی تمامی حلقههای زنجیره ارزش اقتصاد ایران خواهد بود.
نظر شما