محمدرضا اکبری جور- کارشناس مسائل اقتصادی: ارزهای دیجیتال و داراییهای رمزنگاری شده از ابتدا با هدف کاهش وابستگی به نهادهای متمرکز مالی و بانکهای مرکزی طراحی شدند. ماهیت غیرمتمرکز این فناوری و سازوکار خاص آن در ایجاد، نگهداری و مبادله داراییها، نیاز به تشکیلات گسترده سنتی را برطرف کرده است. این ویژگی منحصر به فرد، سیستمهای مالی کلاسیک را با پدیدهای مواجه کرده که خارج از کنترل سنتی دولتها عمل میکند. نظام سرمایهداری جهانی که همواره انعطافپذیر بوده، به سرعت این پدیده نوظهور را شناسایی و درصدد ادغام آن در ساختارهای اقتصادی برآمد. هدف اصلی این بوده که ضمن بهرهگیری از مزایای این فناوری، اثرات مخرب احتمالی آن مانند استفاده در پولشویی یا قاچاق کنترل شود و به عنوان بخشی جدید به اقتصاد جهانی اضافه شود.
در نگاه کلان، ارزهای دیجیتال بازار مالی جدیدی ایجاد کردهاند که با سایر بازارهای سنتی در تعامل است. این بازار در کوتاهمدت و میانمدت پتانسیل رشد قابل توجهی دارد و در بلندمدت نیز جایگاه ویژهای خواهد یافت، هرچند بعید است جایگزین کامل بازارهای سنتی شود. ویژگی متمایز این بازار، نوسانات و ریسک بالاتر آن نسبت به بازارهای متعارف است که حضور بدون دانش و تخصص در آن را پُرخطر میسازد. به طور طبیعی، بخشی از منابع مالی از بازارهای سنتی به این بازار جدید منتقل خواهد شد که این خود تاثیراتی بر نظام مالی جهانی خواهد داشت.
مسئله کلیدی برای دولتها، چگونگی تنظیم و نظارت بر این بازار نوپاست. یکی از راهکارهای موثر، صدور مجوز برای شرکتهای فعال در این حوزه و وضع قوانین شفاف است که هم امنیت سرمایهگذاران را تامین و هم امکان نظارت دولت را فراهم کند. این شرکتها موظف خواهند بود از استانداردهای بینالمللی و مکانیسمهای اطمینانبخش برای حفظ سرمایه مردم تبعیت کنند.
همزمان، بحث رمزارزهای ملی یا ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) به موضوعی مهم در سیاستگذاری پولی تبدیل شده است. حدود ۹۰ کشور از جمله ایران، در حال تحقیق و توسعه در این زمینه هستند. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در این حوزه فعال بوده و دو سند در مورد ارز دیجیتال ملی منتشر کرده است. طراحی این سیستمها، مستلزم پاسخگویی به سوالات اساسی بسیاری است: سطح دسترسی (عمومی یا محدود)، مکانیسم پرداخت بهره، قابلیت تهاتر با سایر بدهیها، فناوری پایه (توکن یا حساب) و مسائل حقوقی مانند احراز هویت و حریم خصوصی. این ارز دیجیتال ملی میتواند تا حد زیادی جایگزین پول نقد شود و تاثیرات عمیقی بر ضریب فزاینده پولی، کنترل نقدینگی و سیاستهای پولی داشته باشد.
در حوزه دیگری از تحولات دیجیتال، هوش مصنوعی و کلاندادهها در حال دگرگونی روشهای تحلیل و پیشبینی اقتصادی هستند. این فناوریها امکان استفاده از تعداد بیشتری متغیر مستقل در مدلهای اقتصادی را فراهم کردهاند. در گذشته، محدودیتهای پردازشی موجب میشد تا بسیاری از متغیرها به عنوان ثابت در نظر گرفته شوند، اما امروزه با پیشرفت سختافزارهای محاسباتی، میتوان این محدودیتها را برطرف کرد. علاوه بر این، منابع داده جدیدی مانند شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به عنوان ورودیهای ارزشمند برای تحلیلهای اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرند. نمونه بارز این تحول، تحقیق بانک مرکزی ژاپن در بررسی انتظارات تورمی از طریق تحلیل محتوای توییتر طی ۶ سال است.
این فناوریها نه تنها دقت پیشبینیها را افزایش میدهند، بلکه امکان کشف روابط جدید بین متغیرهای اقتصادی و تبدیل متغیرهای کیفی به کمی را نیز فراهم میکنند. در نتیجه، مدلهای اقتصادی امروزی بسیار دقیقتر از گذشته هستند و در زمان کوتاهتری به نتایج میرسند. این پیشرفتها به برنامهریزیهای اقتصادی کمک شایانی میکند و امکان شناسایی عوامل جدید تاثیرگذار بر اقتصاد را فراهم میسازد.
تحولات دیجیتال در حال شکلدهی به آینده نظام مالی و اقتصادی جهان هستند. از یکسو، فناوری بلاکچین و ارزهای دیجیتال ماهیت پول و نظام پرداخت را دگرگون میکنند و از سوی دیگر، هوش مصنوعی و کلاندادهها روشهای تحلیل و پیشبینی اقتصادی را متحول ساختهاند. این تحولات همزمان هم فرصتها و هم چالشهای جدیدی ایجاد میکنند. موفقیت در این عصر جدید مستلزم ترکیبی از نوآوری فناورانه، تنظیمگری هوشمند و انعطافپذیری سیاستگذاری است. برای ایران به عنوان کشوری با ظرفیتهای فناوری بالا اما محدودیتهای بینالمللی، مدیریت این تحول از اهمیت راهبردی برخوردار است و نیازمند برنامهریزی دقیق و همهجانبه است.
نظر شما