کیانوش جهانمردی - پژوهشگر اقتصادی: طبق دادههای تراز تجاری غیرنفتی ایران، محصولات کشاورزی حدود ۱۲ درصد از صادرات غیرنفتی در سال ۱۴۰۲ را با ارزشی حدود ۶ میلیارد دلار تشکیل دادهاند. این آمار نشاندهنده اهمیت بازگشت درآمدهای ارزی حاصل از صادرات کشاورزی در تأمین منابع ارزی و کاهش تراز تجاری منفی است. با این حال، دادهها حاکی از بدتر شدن وضعیت ارزشی تراز تجاری ایران در سالهای اخیر است، در حالی که وضعیت وزنی تراز تجاری به دلیل افزایش صادرات وزنی بهبود یافته است. این تناقض، مسئله کاهش قیمت دلاری هر واحد صادرات کشاورزی را مطرح میکند.
سؤال اصلی این است که چرا قیمت دلاری هر واحد صادرات کشاورزی کاهش یافته است؟ آیا این کاهش ناشی از تغییر مقاصد صادراتی، کاهش کیفیت محصولات، کاهش قیمتهای جهانی یا اظهارات خلاف واقع در ارزش کالاهای صادراتی است؟ برای پاسخ به این سؤال، میتوان شاخص قیمت کالاهای صادراتی کشاورزی ایران را با کشورهای همسایه مقایسه کرد. دادهها نشان میدهند که ایران پایینترین رشد شاخص قیمت را داشته است، که بیانگر تأثیر عوامل داخلی بر کاهش قیمتهاست.
از سال ۱۳۹۷، دولت با اجرای سیاست رفع تعهد ارزی صادرکنندگان، تلاش کرده تا بازگشت ارز حاصل از صادرات را مدیریت کند، اما این سیاست به دلیل تضاد با منافع صادرکنندگان، به ویژه در بخش کشاورزی، با مشکلاتی مانند کماظهاری ارزش صادرات مواجه شده است.
از سوی دیگر، بررسی واردات کالاهای اساسی کشاورزی مانند جو، ذرت دامی و کنجاله سویا نشان میدهد که قیمت دلاری این کالاها در ایران به طور قابلتوجهی پایینتر از متوسط قیمت جهانی است. این اختلاف احتمالاً ناشی از تخصیص ارز ترجیحی و بیشاظهاری ارزش کالاهای وارداتی است، که به افزایش تراز تجاری منفی و خروج ارز منجر شده است.
در نتیجه، گزارش پیشرو به صورت خلاصه به بررسی تحولاتی مانند تغییر مقاصد صادراتی، قیمت کالاها و احتمال کماظهاری و بیشاظهاری در تراز تجاری بخش کشاورزی ایران میپردازد و تفصیل آن در سایت اندیشکده پول و ارز قابل دسترس است.
اهمیت بخش کشاورزی در صادرات و تراز تجاری محصولات غیر نفتی ایران
صادرات بخش کشاورزی در یک دهه اخیر همواره بیش از ۱۰ درصد از کل صادرات غیرنفتی ایران را تشکیل داده و میانگین دهساله آن حدود ۱۳ درصد بوده است. در برخی سالها مانند ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، که صادرات سایر کالاهای غیرنفتی به دلیل خروج آمریکا از برجام و تحریمها کاهش یافت، سهم صادرات کشاورزی به ۱۸ درصد رسید. این موضوع نشاندهنده تأثیر کمتر تحریمها بر صادرات کشاورزی و تابآوری بیشتر این بخش در مقایسه با سایر بخشهای غیرنفتی است.
نمودار(۱): ارزش صادرات و تراز تجاری بخش کشاورزی و کالاهای غیرنفتی ۱۴۰۲-۱۳۹۳
ماخذ: آمارنامه گمرک
نمودار (۱) ارزش صادرات و تراز تجاری بخش کشاورزی، کالاهای غیرنفتی و کالاهای غیرنفتی منهای بخش کشاورزی را در بازه ۱۳۹۳-۱۴۰۲ نشان میدهد. در اغلب سالها، تراز تجاری منفی بخش کشاورزی به تنهایی باعث منفی شدن تراز تجاری کالاهای غیرنفتی شده است. با وجود نوسانات درآمدهای ارزی صادرات غیرنفتی، درآمدهای ارزی بخش کشاورزی روند کمنوسانی داشته است. به جز سالهای ۱۳۹۶ و ۱۴۰۲ که تراز تجاری غیرنفتی حتی بدون بخش کشاورزی منفی بود، در هشت سال دیگر، منفی بودن تراز تجاری کشاورزی دلیل اصلی منفی شدن تراز تجاری غیرنفتی بوده است. بنابراین، بررسی دلایل تراز تجاری منفی بخش کشاورزی و بهبود آن میتواند به بهبود تراز تجاری غیرنفتی بیانجامد. برای درک بهتر، باید تغییرات تراز ارزشی را در مقایسه با تراز وزنی تحلیل کرد. با ثبات نسبی ارزش صادرات کشاورزی و رشد قابلتوجه ارزش واردات این بخش، پس از ۱۳۹۹ تراز ارزشی آن منفیتر شده است. این موضوع نشاندهنده کاهش ارزش دلاری هر واحد صادرات کشاورزی است.
نمودار(۲): صادرات، واردات و تراز تجاری (ارزشی و وزنی) بخش کشاورزی ۱۴۰۲-۱۳۹۳
ماخذ: آمارنامه گمرک
نمودار (۲) صادرات، واردات و تراز تجاری بخش کشاورزی ایران را به تفکیک ارزش دلاری و وزنی در بازه ۱۳۹۲-۱۴۰۲ نشان میدهد. این دادهها تغییر مشهودی را در رابطه بین وزن و ارزش دلاری صادرات کشاورزی آشکار میکند. از ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۷، وزن و ارزش صادرات روندی مشابه داشته، اما پس از ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱، با وجود افزایش چشمگیر وزنی صادرات، ارزش دلاری آن افزایش قابلتوجهی نداشته است. بنابراین باید دید، آیا ترکیب کالاهای صادراتی کشاورزی از کالاهای با وزن کم و ارزش بالا به کالاهای با وزن بالا و ارزش کم تغییر یافته است؟
از سال ۱۳۹۷، با وجود کاهش کسری تراز تجاری وزنی بخش کشاورزی، کسری تراز تجاری ارزشی آن افزایش یافته است. از عوامل مؤثر در واردات میتوان به افزایش قیمتهای جهانی اشاره کرد، اما اختلاف فاحش میان قیمتهای جهانی، قیمتهای مصوب وزارت جهاد کشاورزی و قیمتهای اعلامی واردکنندگان، احتمال وقوع بیشاظهاری در واردات را مطرح میکند. این بیشاظهاری میتواند به عنوان عاملی تاثیرگذار در عدم تطابق روند کسری تجاری وزنی و ارزشی بخش کشاورزی در نظر گرفته شود. بنابراین، احتمال وجود کماظهاری در صادرات و بیشاظهاری در واردات، تراز تجاری بخش کشاورزی و بهتبع آن تراز تجاری کالاهای غیرنفتی ایران را تحت تأثیر قرار داده و میتواند موجب تغییر روند آن شود.
بررسی وضعیت صادرات محصولات کشاورزی ایران
برای بررسی دلایل کاهش ارزش صادرات بخش کشاورزی ایران و ارتباط آن با قیمتهای جهانی، میتوان از شاخص قیمت کالاهای صادراتی کشاورزی به قیمت ثابت (۲۰۱۶-۲۰۱۴) استفاده کرد. در پنج سال اخیر، تنها ایران با کاهش مستمر شاخص قیمت کالاهای صادراتی مواجه بوده، در حالی که کشورهایی مانند افغانستان، عراق، پاکستان و ترکیه افزایش قابلتوجهی در این شاخص داشتهاند.
تغییرات ترکیب سبد محصولات صادراتی بخش کشاورزی ایران
برای بررسی عوامل احتمالی کاهش ارزش صادرات محصولات کشاورزی ایران، باید عواملی مانند تغییر سبد صادراتی و تغییر مقاصد صادراتی را تحلیل کرد. اگر مقاصد و ترکیب سبد صادرات محصولات کشاورزی قبل و بعد از سال ۱۳۹۷ تغییر قابلتوجهی داشته باشد، این عوامل میتوانند تأثیرگذار باشند. اما اگر تغییرات چشمگیری در این زمینه رخ نداده باشد، باید با نگاهی دقیقتر به محصولات کشاورزی و روند قیمتی آنها به ازای هر واحد صادرات پرداخت. برای این منظور، ترکیب صادراتی زیربخشهای کشاورزی ایران از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۲ به تفکیک وزن و ارزش مورد بررسی قرار گرفته است.
طی هشت سال اخیر، بخش زراعی نزدیک به ۶۰ درصد و بخش باغی بیش از ۲۰ درصد از صادرات وزنی کشاورزی ایران را تشکیل دادهاند. به این ترتیب، این دو بخش جمعاً بیش از ۸۰ درصد صادرات وزنی کشاورزی را شامل شدهاند. با توجه به این دادهها، بخش عمدهای از صادرات کشاورزی ایران قبل و بعد از سال ۱۳۹۷ تقریباً ثابت بوده و تغییرات چشمگیری نداشته است. ترکیب صادراتی محصولات کشاورزی ایران به تفکیک زیربخش و براساس ارزش نشان میدهد که قبل و بعد از سال ۱۳۹۷ تغییرات عمدهای در این ترکیب رخ نداده است. زیربخشهای زراعی و باغی همواره بیش از ۷۰ درصد از صادرات کشاورزی را براساس ارزش تشکیل دادهاند. بنابراین، برای بررسی دقیقتر دلایل عدم تناسب بین رشد وزنی و ارزشی صادرات کشاورزی، باید با نگاهی جزئیتر به زیربخشهای اصلی زراعی و باغی پرداخت و محصولاتی با ویژگیهای خاص را انتخاب کرد تا وضعیت فروش و روند قیمتی آنها به ازای هر واحد صادرات تحلیل شود. در ادامه با انتخاب یک کالا از سمت صادرات (زعفران) و یک کالا از سمت واردات (کنجاله سویا) به بررسی احتمال وجود کم اظهاری و بیش اظهاری در قیمت اعلامی پرداخته خواهد شد.
نمودار(۳): مقاصد برتر صادرات زعفران و میانگین قیمت پنج مقصد برتر ۱۴۰۲ – ۱۳۹۸
ماخذ: دادههای وزارت جهاد کشاورزی
امارات، چین و اسپانیا مقاصد اصلی صادرات زعفران ایران در سال ۱۴۰۲ بودهاند. قیمت زعفران در چهار سال گذشته حداکثر با میانگین ۱۱۱۱ دلار صادر شده و پس از ۱۳۹۸ روند نزولی دوساله داشته است. بررسیها نشان میدهد قیمت عمدهفروشی زعفران صادراتی ایران در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۴۰۰ دلار به ازای هر کیلوگرم بوده، در حالی که قیمت عمدهفروشی زعفران در امارات (مقصد اصلی صادراتی) بین ۲۲۰۰ تا ۲۸۰۰ دلار گزارش شده است. این اختلاف قیمت نشاندهنده احتمال کماظهاری توسط صادرکنندگان بوده، به این معنا که قیمت اظهارشده کمتر از قیمت واقعی فروش است.
میانگین ارزش صادرات زعفران ایران و قیمت صادراتی آن در سال ۱۴۰۲ نشان میدهد که میانگین قیمت این محصول در بیشتر ماهها (به جز آبان و اردیبهشت) کمتر از ۱۰۰۰ دلار به ازای هر کیلوگرم بوده است. نکته قابل توجه، مقایسه میانگین قیمت دلاری داخلی و صادراتی زعفران در ماههای مهر و اسفند ۱۴۰۲ است. بر این اساس، قیمت داخلی زعفران حتی با دلار بازار آزاد، بسیار بالاتر از قیمت صادراتی آن بوده است. به عنوان مثال، در اسفند ۱۴۰۲، میانگین قیمت صادراتی زعفران حدود ۸۴۴ دلار به ازای هر کیلوگرم بود، در حالی که قیمت داخلی آن با تبدیل قیمت ریالی بورس کالا به ارزش دلاری، به طور میانگین ۱۴۴۱ دلار ثبت شده است. این اختلاف قیمت نشاندهنده احتمال کماظهاری توسط صادرکنندگان بوده از نظر اقتصادی، چنین تناقضات قیمتی توجیهپذیر نیست.
جمعبندی وضعیت صادرات محصولات کشاورزی
بررسیها نشان میدهد قیمتهای صادراتی اعلامشده توسط صادرکنندگان محصولات کشاورزی ایران، به ویژه در کالاهای باارزش، اختلاف قابلتوجهی با قیمتهای جهانی و کشورهای مقصد دارد. در برخی موارد، قیمت صادراتی حتی از قیمت داخلی نیز پایینتر بوده است. این موضوع احتمال کماظهاری قیمت توسط صادرکنندگان را تقویت میکند، که به نظر میرسد با هدف جلوگیری از بازگشت ارز صادراتی و عرضه آن در بازار داخلی انجام میشود. از دیدگاه سیاستگذار توضیح دهنده این رفتار احتمالا فقدان قوانین بازدارنده خواهد بود. اما حتی با وجود قوانین سختگیرانه، تا زمانی که اظهارات خلاف واقع منفعت اقتصادی داشته باشد، راههایی برای دور زدن قوانین پیدا خواهد شد. بنابراین، علاوه بر تقویت قوانین، ایجاد انگیزههای اقتصادی برای شفافسازی و بازگشت ارز صادراتی ضروری است.
همانطور که پیشتر اشاره شد، تراز تجاری بخش کشاورزی نقش کلیدی در تغییر تراز تجاری غیرنفتی ایران دارد و واردات این بخش تأثیر تعیینکنندهای بر مثبت یا منفی بودن آن میگذارد. برای درک این روند، بررسی جزئی محصولات مهم وارداتی کشاورزی ضروری است. ابتدا شاخص قیمت محصولات وارداتی ایران با کشورهای منطقه مقایسه میشود. اگر این شاخص افزایش قیمت و برهمخوردن نسبت قیمت به وزن را توجیه نکند، با نگاهی دقیقتر به قیمتهای محصولات مهم، عوامل تأثیرگذار بررسی خواهند شد. دادههای شاخص قیمتی کالاهای وارداتی به قیمت ثابت (۲۰۱۶-۲۰۱۴) نشان میدهد ایران در دو سال منتهی به ۲۰۲۲، بیشترین رشد را در این شاخص داشته است. این افزایش ارزش در مقابل کاهش وزن واردات توجیهپذیر نیست و نیازمند بررسی جزئیتر محمولههای وارداتی و مقایسه قیمتهای آنها با قیمتهای جهانی و مصوب وزارت جهاد کشاورزی است. کنجاله سویا در اینجا به عنوان نمونهای از گزارش اصلی بررسی خواهد شد.
در سال ۱۴۰۲، اختلاف میانگین قیمت جهانی و وارداتی کنجاله سویا به بیشترین حد رسید و قیمت وارداتی آن حتی از قیمت مصوب وزارت جهاد کشاورزی نیز بالاتر بود. نکته قابل توجه کاهش این اختلاف در زمان امضای برجام است، که احتمالاً ناشی از کاهش هزینههای جانبی واردات بهدلیل کاهش تحریمها بوده است. با این حال، حتی با وجود تحریمها و افزایش هزینهها، اختلاف قیمتی نزدیک به ۴۰ درصد توجیهپذیر نیست و احتمال بیشاظهاری برای استفاده از ارز ترجیحی با نرخ ارزانتر از بازار را تقویت میکند.
از سال ۱۴۰۰، با حذف ارز ترجیحی برای بسیاری از کالاها، بخش عمده این ارز به کالاهای اساسی مانند خوراک دام و دانههای روغنی اختصاص یافت. بررسی چهار محصول اساسی نشان میدهد پس از این سیاست، اختلاف میانگین قیمت جهانی و وارداتی افزایش یافته است. حتی در دوره برجام، تحریمها نقش معناداری در کاهش این اختلاف نداشتند و احتمالاً تخصیص ارز حمایتی انگیزه بیشاظهاری را تقویت کرده است. همچنین، اختلاف قیمت مصوب وزارت جهاد کشاورزی با قیمت وارداتی، عدم تطابق قیمتها با جهانی را نشان میدهد. برای بررسی دقیقتر، نیاز به دادههای جامعتر و شفافیت در قراردادهای وارداتی است.
نتیجهگیری و توصیه سیاستی
تراز تجاری بخش کشاورزی نقش کلیدی در منفی شدن تراز تجاری غیرنفتی ایران دارد. کاهش درآمدهای ارزی این بخش ممکن است ناشی از کماظهاری در صادرات و بیشاظهاری در واردات باشد. بررسی محصولاتی مانند زعفران نشاندهنده اختلاف فاحش قیمت اعلامی با قیمتهای جهانی و داخلی است. در واردات نیز کالاهای اساسی مانند کنجاله سویا اختلاف قیمتی قابلتوجهی با قیمتهای جهانی و مصوب وزارت جهاد کشاورزی دارند. این اختلافات پس از حذف ارز ترجیحی برای سایر کالاها تشدید شده است.
سیاستهایی مانند رفع تعهد ارزی صادرکنندگان و تخصیص ارز ترجیحی، به جای بهبود تراز تجاری، به خروج ارز و منفیتر شدن تراز منجر شدهاند. در سمت صادرات راهحل کوتاهمدت ممکن است نظارت دقیقتر بر قیمتها باشد، اما در بلندمدت، حذف سیاستهای تکلیفی و تمرکز بر ایجاد تعادل عرضه و تقاضای ارز از طریق اراده صادرکننده ضروری است. در سمت واردات نیز، با توجه به نیاز به تامین کالاهای اساسی، در کوتاهمدت نظارت دقیقتر بر قیمتهای اعلامی از سوی واردکنندگان میتواند مؤثر باشد.
نظر شما