یکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۱
عملکرد موفق بانک مرکزی در تامین ارز کالاهای اساسی در شرایط جنگی

در کوتاه‌مدت، مانند تامین ارز کالاهای اساسی در شرایط جنگی، بانک مرکزی می‌تواند بسیار اثرگذار باشد و در گذشته نیز موفق عمل کرده است.

علی درویشی - کارشناس مسائل اقتصادی: در ماه‌های اخیر، بحث "مکانیزم ماشه" و تحریم‌های جدید به یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های کشور بدل شده است. این موضوع در محافل اقتصادی و سیاسی به‌طور مداوم مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره ابعاد روانی و واقعی آن مطرح می‌شود. در پاسخ به این پرسش که آیا تحریم‌های جدید بیشتر بُعد روانی دارند یا تاثیرات واقعی، باید گفت که هر دو بُعد به‌شدت اثرگذار هستند. با این‌ حال، سهم بُعد روانی در شرایط کنونی بسیار بالاست. نمی‌توانیم تاثیرات واقعی را نادیده بگیریم و بگوییم سهم آن ناچیز است؛ قطعاً تاثیرات واقعی اقتصادی نیز باید محاسبه شوند. اما اتفاقی که افتاده، این است که قبل از اینکه اثر اقتصادی واقعی تحریم‌ها خود را نشان دهد، با انتشار اطلاعات، اخبار و رخدادهای روانی در جامعه، تاثیرات آن تشدید می‌شود.

یک نکته مهم این است که اگر این اتفاق فقط یک بار رخ می‌داد، یک بار اثر روانی بر جامعه می‌گذاشت. اما شاهد هستیم که یک اتفاق، ده‌ها بار اثر روانی گذاشته است. اگر تنها یک بار این موضوع مطرح می‌شد، شاید سهم بُعد روانی ۱۰ تا ۲۰ درصد و سهم واقعی ۸۰ درصد بود، اما اکنون به نظر من این دو بُعد تقریباً با هم برابری می‌کنند و بُعد روانی بسیار پُررنگ شده است. برای اندازه‌گیری دقیق این نسبت، نیاز به فرمول‌ها و روابط اقتصادی سنجش شده داریم، اما به‌وضوح می‌توان احساس کرد که وزن بُعد روانی افزایش یافته است. از ابتدای سال‎‌جاری، چندین بار موضوع مکانیزم ماشه و تحریم‌ها مطرح شده است، چندین بار قرار بوده به مجامع مختلف برود، وعده‌ها و مذاکرات متعددی صورت گرفته و در هر مرحله، یک موج جدید از اثرات روانی در جامعه ایجاد شده است. این سیکل تکراری، اعتماد عمومی را تحت تاثیر قرار داده و فضای اقتصادی را دچار ابهام کرده است.

یکی از نگرانی‌های اصلی در مورد تحریم‌ها، کاهش یا توقف فروش نفت ایران است. در گذشته، تحریم‌های آمریکا به‌تنهایی بر فروش نفت ایران تاکید داشت و هدف‌گذاری آن صفر کردن صادرات نفت بود. اما در همان شرایط، ما توانستیم با روش‌های مختلف، نفت خود را به فروش برسانیم. بسیاری معتقدند که اکنون نیز با مکانیزم ماشه، فروش نفت به صفر نخواهد رسید و نگرانی‌ها مبنی بر اختلال کامل در سیاست تجارت خارجی و فروش نفت، با توجه به اینکه بندهای مکانیزم ماشه بیشتر به موضوعات هسته‌ای و موشکی مربوط است، چندان جای نگرانی ندارد و می‌توانیم همچنان از طریق روش‌های قبلی و کانال‌های جدید، فروش نفت و تجارت خارجی خود را ادامه دهیم.

من نیز معتقدم که فروش نفت ادامه خواهد داشت، اما این موضوع دو وجه دارد: وجه اول به توانمندی ایران برای دور زدن تحریم‌ها بازمی‌گردد. در طول سالیان متمادی، ایران توانمندی خود را در این زمینه نه تنها کاهش نداده، بلکه افزایش داده و سراغ راه‌هایی می‌رود که تاکنون تجربه نکرده است. اما وجه دوم به طرف مقابل ما بازمی‌گردد. کشورهایی مانند چین، هند و دیگر واردکنندگان عمده نفت ما، اگر رویکرد خود را تغییر ندهند و به واردات ادامه دهند، هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد. اما اگر واردات آنها تحت تاثیر محدودیت‌های مکانیزم ماشه قرار بگیرد، تحریم‌ها می‌توانند باعث کاهش شدید فروش نفت ما شوند. بنابراین، بخش عمده‌ای از این موضوع به رفتار این کشورها وابسته است.

از آنجا که در داخل کشور نیز تمام توان برای افزایش ظرفیت تولید و صادرات به کار گرفته شده است، از جنبه داخلی خللی در توانمندی‌های ما ایجاد نمی‌شود. اما کشورهای مقابل ما که محدود به روسیه، هند و چین هستند، حتی خودشان پیشنهاد داده‌اند که مکانیزم ماشه شش ماه به تعویق بیفتد. با این ‌حال، اگر این کشورها در عمل رفتارهای دوگانه نشان دهند، همانطور که بارها در گذشته اتفاق افتاده است، شرایط پیچیده خواهد شد. وقتی سوابق تحریم‌های قبلی را مرور می‌کنیم، می‌بینیم که همین کشورها رای مثبت به تحریم‌ها داده‌اند و این موضوع، شرایط را دشوارتر می‌کند. بنابراین، باید عملکرد آنها را دید و بر اساس آن برنامه‌ریزی کرد.

برخی به این موضوع امیدوارند که روسیه اکنون به‌طور مستقیم درگیر جنگ است و شاید دیگر قابلیت رفتار دوگانه گذشته را نداشته باشد. مواضعی هم که روسیه می‌گیرد، مشخصاً تندتر از دفعات قبل است و بسیاری به این موضوع دل بسته‌اند. من این نکته را قبول دارم، اما تجربه نشان داده که کشورها همیشه در زمان تصمیم‌گیری، منافع ملی خود را در نظر می‌گیرند. درست است که شاید اکنون منافع روسیه همسوتر با ایران باشد، اما حتی در همین شرایط فعلی هم می‌بینیم که روسیه در برخی موارد آنچنان که باید پای کار نمی‌آید. در ظاهر یک موضع دارد و در عمل چیز دیگری. این لازمه سیاست کشورهاست و در یکی دو ماه آینده اگر روسیه مانند گذشته عمل کند، مشخص خواهد شد که رفتارشان تغییر نکرده است.

در این صورت، اختلال زیادی برای ما ایجاد نمی‌شود. اما اگر روسیه و دیگر کشورها همراهی کنند و در نتیجه آن، درآمد نفتی ما کاهش پیدا کند، در همین سال‌جاری کشور به‌شدت دچار اختلال خواهد شد. این موضوع در سال آینده ممکن است کشور را با کسری بودجه مضاعف مواجه کند. برخی منابع سازمان هدفمندی یارانه‌ها نیز از محل درآمدهای نفتی تامین می‌شود و جایگزینی آن برای کشور سخت خواهد بود.

در این میان، عضویت ایران در نهادهایی مانند بریکس و شانگهای، که در تحریم‌های قبلی چنین امکانی وجود نداشت، اکنون یک فرصت جدید محسوب می‌شود. بسیاری معتقدند این عضویت‌ها، امکان دور زدن تحریم‌ها را بیش از گذشته فراهم کرده و مسیرهای جدیدی برای ما ایجاد کرده است، از جمله کمیته مقابله با تحریم‌های آمریکا در قالب عضویت در شانگهای یا استفاده از پول مشترک که البته تاکنون اجرایی نشده است.

ایران ظرفیت‌های جدیدی را نسبت به قبل ایجاد کرده که فرصتی برای ایران به‌عنوان عرضه‌کننده فراهم کرده است. اما باز هم، تاثیر این عضویت‌ها بستگی به واکنش طرف مقابل دارد. اگر این نهادها و اعضای آنها با تحریم‌ها همراهی کنند، عضویت در این نهادها تاثیر چندانی نخواهد داشت. اما اگر همراهی نکنند، می‌تواند در نقل‌وانتقالات و جایگزینی ارز مبادلات کمک‌کننده باشد و پتانسیل‌های جدیدی را برای اقتصاد ایران ایجاد کند.

یکی از اقدامات مهمی که طی چند سال اخیر توسط بانک مرکزی انجام شده، افزایش راهبردی ذخایر استراتژیک طلا و ارز است. این اقدامات، در مواقع بحرانی می‌توانند به کاهش انتظارات تورمی و کنترل هیجانات بازارها که ناشی از تحریم‌ها و شرایط جنگی است، کمک کنند. شبیه به واردات گسترده طلا و افزایش ذخایر ارزی توسط بانک مرکزی در روزهای بحرانی مانند جنگ‌های کوتاه‌مدت. با توجه به اینکه دشمن روی بُعد روانی مانور می‌دهد، آیا از طریق این اقدامات می‌توان تا حدودی در مواقع بحرانی کنترل ایجاد کرد؟

این اقدامات مثبت و خوبی بوده‌اند، اما اینکه تا چه حد می‌توانند اثر روانی را کنترل کنند، خیلی زیاد نیست و شاید در حدود ۱۵ درصد باشد. اثر آن بر تعدیل شرایط روانی کم است، زیرا مردم ممکن است از این ابزارها استفاده دیگری کنند. این ابزارها به‌عنوان پشتوانه پول می‌توانند تا حدی ثبات ایجاد کنند، اما نگاه عامه مردم متفاوت است. مردم ممکن است تصور کنند بانک مرکزی برای نوسان‌گیری این اقدامات را انجام می‌دهد و خیلی خوش‌بین نیستند.

اما در کوتاه‌مدت، مانند تامین ارز کالاهای اساسی در شرایط جنگی، بانک مرکزی می‌تواند بسیار اثرگذار باشد و در گذشته نیز موفق عمل کرده است. غیر از یکی دو روز اول، بلافاصله شرایط به حالت ثبات بازگشت. اما در بلندمدت، مثلاً رخدادهای شش‌ماهه، شرایط متفاوت خواهد بود و در این حالت رفتار مردم تغییر می‌کند.

نکته بسیار مهم این است که در شرایط بحرانی، همه نهادها باید انسجام داشته باشند. با خبرهایی که در کانال‌های مختلف منتشر می‌شود و عدم انسجام در بدنه دولت، ممکن است تمام اقدامات مثبت گذشته را خنثی کند. به همین دلیل لازم است صدایی واحد و هماهنگ از بدنه حاکمیت، به‌خصوص در حوزه ارز و سیاست‌های ارزی، بیرون بیاید. این هماهنگی می‌تواند جو روانی را کنترل کند و در غیر اینصورت، اقدامات مثبت خنثی خواهد شد.

در نهایت، مدیریت تحریم‌ها و آثار آن نیازمند یک رویکرد جامع است که هم ابعاد واقعی اقتصادی و هم بُعد روانی جامعه را در نظر بگیرد. افزایش شفافیت، ایجاد اعتمادعمومی و انسجام در سیاست‌گذاری‌های دولتی، از مهم‌ترین عواملی هستند که می‌توانند به کشور در عبور موفق از این چالش‌ها کمک کنند. بدون این انسجام، حتی بهترین اقدامات اقتصادی نیز ممکن است نتوانند اثر مطلوب را داشته باشند و جامعه درگیر نوسانات و عدم اطمینان خواهد شد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha